کتاب جذبه عشق - ضرورت سوختن در آتش عشق إلهی - معنای محبّت به خداوند.
محبّت به خداوند گاه محبّت به خدای حقیقی است و گاه به خدای پنداری. خدای حقیقی همان هستی مطلق و بیحدّ و حصری است که همه عالم را پر نموده و غیری باقی نگذاشته و با وحدت قهّاریّه خود همه را مقهور و منکوب و تسلیم خود نموده است.
حقیقت محبّت به پروردگار، به معنای محبّت به این وجود مطلق و بیرون از اسم و رسم و تعیّن و حدّ است؛ سالک إلی الله تنها زمانی به معنای حقیقی، محبّ خداوند متعال میشود که طالب لقاء او بوده و به دنبال فنا و خروج از تعیّن و حدّ خود باشد. چنین کسی هر عملی را که انجام میدهد در راستای بیرونآمدن از تعیّن موهومی و پنداری و حرکت بسوی إطلاق و تجرّد محض خواهد بود.
در مقابل، اگر انسان خداوند را موجودی محدود، در کنار دیگر موجودات در نظر گرفته و به دنبال چنین خدائی حرکت کند، در حقیقت، محبّت به خداوند نداشته و تنها خدائی پنداری را در ذهن و نفس خود پرستیده و با آن عشقبازی نموده است؛ اگرچه همین عبادت ناقص و محبّت ناخالص میتواند مقدّمهای برای رسیدن به آن محبّت حقیقی و خالص گردد.