کتاب جذبه عشق به بررسی ابعاد مختلف عشق پروردگار و راههای تحصیل آن میپردازد. این کتاب تقریرات بخشی از دروس تفسیر حضرت آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی مدّظلهالعالی است که دربارۀ آیۀ شریفۀ «وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» بیان نمودند.
فصل اوّل: تفسیر آیه شریفه: وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ
فصل دوّم: ضرورت سوختن در آتش عشق إلهی
فصل سوّم: راههای تحصیل و تقویت محبّت خداوند
فصل چهارم: اصول مراقبه برای طلوع عشق إلهی
کتاب جذبهٔ عشق همان طور که از نام آن معلوم است درباره عشق و محبت خداوند میباشد. در فصل اول این کتاب با بررسی دقیق آیه شریفه «وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» چنین نتیجه می گیرد:
«از این آیه شریفه بدست میآید که مقام کمال، تنها با تحصیل محبّت راسخ و ثابت به خداوند متعال و شریک قرارندادن هیچ مخلوقی در این محبّت حاصل میشود و سالکی که بخواهد به درجه خلوص و لقاء پرودگار دست پیدا کند، بدون تحصیل این محبّت نمیتواند به مقصود خود نائل شود.»
سپس در فصلهای بعدی با تکیه بر آیات و روایات و کلمات اولیاء الهی به ضرورت سوختن در عشق الهی و راههای تحصیل آن میپردازد.
جذبه عشق در واقع تقریرات قسمتی از دروس آیت الله حاج سید محمد صادق طهرانی مد ظله العالی است که در تفسیر آیه شریفه: وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ بیان نمودند. این دروس به ضمیمه بعضی از یادداشتهای شخصی ایشان که در درس بیان نشده بود، به رشته تحریر درآمده و در لجنه علمی مؤسّسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلام تدوین شده است. (صوت درس تفسیر آیه و الذین ءامنوا أشد حبا لله.)
عنوان «جذبه عشق» بر گرفته از روایتی است از رسول خدا صلّی الله علیه و آله که فرمودند: «جَذْبَةٌ مِنْ جَذَباتِ الحَقِّ تُوازی عَمَلَ الثَّقَلَیْنِ»؛ یک جذبه از جذبههای الهی (از نظر تأثیر در تکامل انسان) با عبادت جنّ و انس برابری میکند.
از آن جا که عشق و محبت به معنای کشش روحی عاشق به معشوق خود است که مانند مغناطیسی معشوق را به سمت عاشق جذب کرده وحرکت میدهد به آن «جذبه عشق» میگویند.
اگر کسی موفّق شد که خانه دل را از غیر خدا تطهیر کرده و نفسش را به مجاهده و ریاضت صیقل زده و منوّر گرداند، آن وقت عشق خدا در قلب او طلوع کرده و کشش و جذبهای از درون، او را بسوی عالم نور میکشاند و آخرالأمر به حرم امن پروردگار سوق میدهد.
کتاب «جذبه عشق» یک جلد بوده و دارای ۳۲۸ صفحه میباشد. این کتاب در سال ۱۴۴۱ هجری قمری؛ (۱۳۹۸ هجری شمسی) برای اولین بار توسط انتشارات علامهٔ طباطبایی در مشهد مقدس به چاپ رسید.
در ادامه، مقدمه کتاب به قلم حضرت آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی مدّ ظلّه العالی آمده است.
أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
بِسمِ اللَهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم
الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ و صَلّی اللَهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمّدٍ و ءَالِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ
و لَعنَةُ اللَهِ عَلی أعدآئِهِم أجمَعینَ مِنَ الأَنَ إلی قیامِ یَومِ الدّینِ
و لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ العَلیِّ العَظیم
قال اللهُ الحکیمُ فی کتابِه الکریمِ: وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ. [۱]
بحری است بحر عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست[۲]
هرچه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل گردم از آن[۳]
گرچه نیروی برهانی عقل، برای مشرّفشدن انسان به معرفت پروردگار، مُعین و یاور است و بدون آن به مشکلات و انحرافاتی ممکن است دچار گردد، ولی رسیدن به توحید محض و تجلّیات ذاتی حضرت حق، جز با اکسیر محبّت و جذبه عشق میسّر نخواهد گشت و طیّ این طریق، تنها و تنها از این مسیر امکانپذیر است و انسان مؤمن تمام وِجهه همّت خود را باید مصروف رسیدن به این طریق نورانی نماید.
شیخ نجمالدّین رازی در رساله عشق و عقل میگوید:
از آنجا، راه جز به راهبری رفرف عشق نتواند بود. اینجاست که عشق از کسوت عین و شین و قاف بیرون آید و در کسوت جذبه روی بنماید. به یک جذبه سالک را از «قابَ قَوسَین» سرحدّ وجود بگذراند و در مقام «أوْ أَدْنَی» بر بساط قربت نشاند؛ که: جَذْبَةٌ مِنْ جَذَباتِ الحَقِّ تُوازی عَمَلَ الثَّقَلَیْنِ؛ یعنی به معامله ثقلین آنجا نتواند رسید [جز به جذبه].
و اینجا ذکر نیز از قشر «فاذْکُرونی» بیرون آید، سلطان «أذْکُرْکُمْ» جمال بنماید. ذاکر، مذکور گردد و عاشق، معشوق شود. و چون [عشق] عاشق را به معشوق رسانید، عشق دلاّله صفت بر در بماند. عاشق چون قدم در بارگاه وصال معشوق نهاد، پروانه صفت نقد هستی عاشق را نثار قدم شعله شمع جلال معشوقی کند، تا معشوق به نور جمال خویش عاشقِ سوخته را میزبانی کند، هستی مجازی عاشقی برخاسته [و] هستی حقیقی معشوقی از خفای کُنْتُ کَنْزًا مَخْفِیًّا متجلّی شده، از عاشق جز نام نمانده. شعر:
عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست
تا کرد مرا تهیّ و پر کرد ز دوست
اجزای وجود من همه دوست گرفت
نامی است ز من بر من و باقی همه اوست [۴]
باری، عشق إلهی اکسیر حیات و کیمیای سعادت است که مؤمنین و شیفتگان راه حقّ و حقیقت با مجاهده و مراقبه تامّه، باید آن را تحصیل نموده و در همین نشئه به سرچشمه بقاء و حیات ابدی نائل آیند و حجابهای عالم کثرت را یکی پس از دیگری کنار زده و خود را به دریای توحید رسانند که حضرت أمیرالمؤمنین علیهالسّلام به درگاه إلهی عرضه داشتند:
رَبِّ أَدْخِلْنی فی لُجَّةِ بَحْرِ أَحَدِیَّتِکَ وَ طَمْطامِ یَمِّ وَحْدانِیَّتِکَ وَ قَوِّنی بِقُوَّةِ سَطْوَةِ سُلطانِ فَرْدانِیَّتِکَ، حَتَّی أَخرُجَ إلی فَضآءِ سَعَةِ رَحْمَتِکَ وَ فی وَجْهی لَمَعاتُ بَرْقِ القُرْبِ مِنْ ءَاثارِ حِمایَتِکَ، مَهیبًا بِهَیْبَتِکَ عَزیزًا بِعِنایَتِکَ مُتَجَلِّلاً مُکَرَّمًا بِتَعْلیمِکَ وَ تَزْکِیَتِکَ، وَ أَلْبِسْنی خِلَعَ العِزَّةِ وَ القَبولِ وَ سَهِّلْ لی مَناهِجَ الوُصْلَةِ وَالوُصولِ وَ تَوِّجْنی بِتاجِ الکَرامَةِ وَ الوَقارِ وَ أَلِّفْ بَیْنی وَ بَیْنَ أَحِبّآئِکَ فی دارِ الدُّنیا وَ دارِ القَرارِ. [۵]
«پروردگارا! مرا در میان أمواج خروشان بحر أحدیّتت و در وسط دریای وحدانیّتت داخل نما، و با قوّت قهر و غلبه یکتائیات قوّتم ده، تا از تنگنای عالم کثرت، به فضای آسمان وسیع رحمتت بیرون آیم، در حالیکه از آثار حمایتت درخشش برق قرب تو در سیمایم باشد و به هیبت تو با هیبت و با عنایتت عزیز و باشکوه باشم، و بواسطه اینکه تو مرا تعلیم دادی و تزکیه نمودی جلال و کرامت یافته باشم.
و لباسهای خلعت عزّت و قبول را بر من بپوشان و راههای پیوند و وصالت را برایم هموار فرما و تاج کرامت و وقار و بزرگی را بر سرم بگذار، و بین من و دوستانت در دار دنیا و آخرت انس و الفت برقرار نما.»
این کتاب، تقریرات قسمتی از دروس حقیر در تفسیر آیه شریفه: وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ و بررسی ارزش و ضرورت عشق پروردگار و راههای تحصیل محبّت إلهی است که به ضمیمه بعضی از یادداشتهای شخصی این حقیر که در درس بیان نشده بود، به قلم برخی از آقایان فضلاء به رشته تحریر درآمده و در لجنه علمی مؤسّسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلام تدوین شده است؛ شکر اللهُ مساعِیَهم.
امید است که باقیاتالصّالحاتی باشد که به آن در همه عوالم متنعّم و منتفع گردیم. نَسأَلُ اللهَ مِن فَضلِهِ حُبَّهُ و رِضاهُ و لِقآءَهُ فی الدُّنیا و الأَخِرةِ بِمحمّدٍ و ءَالِه الطّاهِرینَ إنّهُ سَمیعٌ مُجیبٌ.
أنا الفقیرُ إلی الله الرّاجی رحمةَ ربِّه الغنیّ
السیّد محمّدصادق الحسینیّ الطّهرانیّ
عفَی اللهُ عَن جَرآئمِه و جعلَ باقیَ أیّامِه خیرًا مِن سَوالفِه
۱۷ ربیعالمولود ۱۴۴۱ هجریّه قمریّه علی هاجِرها ءَالاف التّحیّة و الثّنآء
گرچه سعی شد در این کتاب شریف، نکاتی درباره محبّت خداوند، ضرورت و اهمّیت عشق إلهی و راههای تحصیل این کیمیای ذیقیمت بیان شود، ولی حتّی قطرهای و نمی از این دریای متلاطم و خروشان نیز بیان نشد و اصلاً قابل شرح و بیان نیست، زیرا آن مقام مقامی است که طائر فکر و اندیشه، توان پرواز بسوی آن را ندارد و خامه بیان خجالتزده و دست حسرت گزیده، از آن مقام منیع مراجعت مینماید.
هرچه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل گردم از آن
گرچه تفسیر زبان روشنگر است
لیک عشق بی زبان، روشنتر است
چون قلم اندر نوشتن میشتافت
چون به عشق آمد، قلم بر خود شکافت
چون سخن در وصف این حالت رسید
هم قلم بشکست و هم کاغذ درید
عقل در شرحش چو خر در گِل بخفت
شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت
آفتاب آمد دلیل آفتاب
گر دلیلت باید از وی رو متاب
(مثنویمعنوی، دفتر اوّل، ص۷، س۱۷ تا ۲۰.)
إنشاءالله به محمّد و آل محمّد علیهمالسّلام خداوند قلبهای همه ما را از محبّت خود مملوّ بگرداند. إنشاءالله با جذبه عشق خود، ما را از این عالم کنده و به لقاء خود در همین نشئه برساند و ما را از عاشقان راستین خود قرار دهد. إنشاءالله ما را به اولیاء خود که در نزد خودش در نور او غرق گشته و فانی و مدهوشند ملحق بفرماید.
إلَهی مَنْ ذا الَّذی ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِکَ فَرامَ مِنْکَ بَدَلاً وَ مَنْ ذا الَّذی أَنِسَ بِقُرْبِکَ فَابْتَغَی عَنْکَ حِوَلاً. إلَهی فَاجْعَلْنا مِمَّنِ اصْطَفَیْتَهُ لِقُرْبِکَ وَ وَلایَتِکَ وَ أَخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَ مَحَبَّتِکَ وَ شَوَّقْتَهُ إلَی لِقآئِکَ وَ رَضَّیْتَهُ بِقَضآئِکَ وَ مَنَحْتَهُ بِالنَّظَرِ إلَی وَجْهِکَ وَ حَبَوْتَهُ بِرِضاکَ وَ أَعَذْتَهُ مِنْ هَجْرِکَ وَ قِلاکَ وَ بَوَّأْتَهُ مَقْعَدَ الصِّدْقِ فی جِوارِکَ وَ خَصَصْتَهُ بِمَعْرِفَتِکَ وَ أَهَّلْتَهُ لِعِبادَتِکَ وَ هَیَّمْتَهُ لاِءرادَتِکَ وَ اجْتَبَیْتَهُ لِمُشاهَدَتِکَ وَ أَخْلَیْتَ وَجْهَهُ لَکَ وَ فَرَّغْتَ فُؤادَهُ لِحُبِّکَ وَ رَغَّبْتَهُ فیما عِندَکَ وَ أَلْهَمْتَهُ ذِکْرَکَ وَ أَوْزَعْتَهُ شُکْرَکَ وَ شَغَلْتَهُ بِطاعَتِکَ وَ صَیَّرْتَهُ مِنْ صالِحی بَرِیَّتِکَ وَ اخْتَرْتَهُ لِمُناجاتِکَ وَ قَطَعْتَ عَنْهُ کُلَّ شَیْءٍ یَقْطَعُهُ عَنْکَ.
اللَهُمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ دَأْبُهُمُ الاِرْتِیاحُ إلَیْکَ وَ الحَنینُ وَ دَهْرُهُمُ الزَّفْرَةُ وَ الأَنینُ جِباهُهُمْ ساجِدَةٌ لِعَظَمَتِکَ وَ عُیونُهُمْ ساهِرَةٌ فی خِدْمَتِکَ وَ دُموعُهُمْ سآئِلَةٌ مِنْ خَشْیَتِکَ وَ قُلوبُهُمْ مُتَعَلِّقَةٌ بِمَحَبَّتِکَ وَ أَفْئِدَتُهُمْ مُنْخَلِعَةٌ مِنْ مَهابَتِکَ.
یا مَنْ أَنْوارُ قُدْسِهِ لِأَبْصارِ مُحِبّیهِ رآئِقَةٌ وَ سُبُحاتُ وَجْهِهِ لِقُلوبِ عارِفیهِ شآئِفَةٌ، یا مُنَی قُلوبِ المُشْتاقینَ وَ یا غایَةَ ءَامالِ المُحِبّینَ، أَسْأَلُکَ حُبَّکَ وَ حُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یوصِلُنی إلَی قُرْبِکَ وَ أَنْتَجْعَلَکَ أَحَبَّ إلَیَّ مِمّا سِواکَ وَ أَنْتَجْعَلَ حُبّی إیّاکَ قآئِدًا إلَی رِضْوانِکَ وَ شَوْقی إلَیْکَ ذآئِدًا عَنْ عِصْیانِکَ وَ امْنُنْ بِالنَّظَرِ إلَیْکَ عَلَیَّ وَ انْظُرْ بِعَیْنِ الوُدِّ وَ العَطْفِ إلَیَّ وَ لاتَصْرِفْ عَنّی وَجْهَکَ وَ اجْعَلْنی مِنْ أَهْلِ الإسْعادِ وَ الحُظْوَةِ عِندَکَ؛ یا مُجیبُ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. [۶]
صوت درس تفسیر آیه و الذین ءامنوا أشد حبا لله از سلسله دروس تفسیر آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی مدّ ظلّه العالی میباشد که در سنوات ۱۴۳۹ و ۱۴۴۰ ایراد فرمودند.