طهارت ظاهریّه

طهارت ظاهریّه در برابر طهارت باطنیّه به کار می‌رود و عبارت است از اینکه: انسان وضو بگیرد و أغسال واجبه را به‌جا بیاورد و غسلهای مستحب، خصوصاً غسل جمعه را ترک نکند، حتّی مستحبّ است که انسان إسباغ در وضو داشته باشد و بر روی اعضاء و جوارح خود، به خوبی آب بریزد و مستحبّات وضو و غسل را تماماً انجام دهد.

اهمّیت أغسال واجبه و زود انجام‌دادن آنها نیز معلوم است. مرحوم علاّمه والد رضوان‌الله‌علیه درباره زود انجام‌دادن غسل جنابت می‌فرمودند: «حال حدث أکبر، حال سنگینی است و باید حتّی‌المقدور غسل جنابت را زود انجام داد و خوابیدن با حالت جنابت سنگینی و خستگی زیادی بر نفس وارد می‌کند.»

علی أیّ حالٍ، کسب و تحصیل طهارت ظاهریّه حتماً لازم است و پیغمبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم و ائمّه طاهرین علیهم‌السّلام بر دوام طهارت و حتّی تجدید وضو تأکید داشتند و اصحاب خود را بدان امر می‌فرمودند.

مرحوم شیخ حرّ عامِلی در کتاب وسآئل‌الشّیعة بابی تحت عنوان: بابُ اسْتِحبابِ تَجدیدِ الوُضوءِ مِن غَیرِ حَدَثٍ لِکُلِّ صَلَوةٍ و خُصوصًا المَغرِبَ و العِشآءَ و الصُّبح، باز نموده و روایاتی از ائمّه طاهرین علیهم‌السّلام در زمینه اهمّیت تجدید وضو گرد آورده‌اند. در روایت دوّم این باب آمده است:

عَن أبی‌عَلِیٍّ الأشْعَریِّ عَن بَعضِ أصحابِنا عَن إسماعیلَ‌بنِ‌مِهْرانَ عَن صَبّاحٍ الحَذّآءِ عَن سَماعَةَ قالَ: کُنْتُ عِندَ أَبی‌الحَسَنِ عَلَیهِ‌السَّلامُ فَصَلَّی الظُّهْرَ وَ العَصْرَ بَیْنَ یَدَیَّ وَ جَلَسْتُ عِندَهُ حَتَّی حَضَرَتِ المَغْرِبُ فَدَعا بِوَضوءٍ فَتَوَضَّأَ لِلصَّلَوةِ، ثُمَّ قالَ لی: تَوَضَّأْ! فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِداکَ! أَنا عَلَی وُضوءٍ.

فَقالَ: وَ إِنْ کُنْتَ عَلَی وُضوءٍ؛ إنَّ مَنْ تَوَضَّأَ لِلمَغْرِبِ کانَ وُضوءُهُ ذَلِکَ کَفّارَةً لِما مَضَی مِنْ ذُنوبِهِ فی یَوْمِهِ إلاّ الکَبآئِرَ وَ مَنْ تَوَضَّأَ لِلصُّبْحِ کانَ وُضُوءُهُ ذَلِکَ کَفّارَةً لِما مَضَی مِنْ ذُنوبِهِ فی لَیْلَتِهِ إلاّ الکَبآئِرَ. [۱]

«سَماعه‌بن‌مِهران می‌گوید: من نزد امام موسی‌بن‌جعفر علیه‌السّلام بودم، ایشان نماز ظهر و عصر را اقامه فرمودند و من در محضر ایشان نشستم تا وقت مغرب شد. حضرت برای وضوء آب طلب کرده و جهت اداء نماز وضوء گرفتند، سپس به من فرمودند: وضوء بگیر! من به ایشان عرض کردم: فدای شما بشوم! من وضوء دارم.

حضرت فرمودند: وضوء بگیر اگرچه وضوء داشته باشی! کسی که برای نماز مغرب وضوء بگیرد، این وضوی او کفّاره گناهانی می‌شود که در روز انجام داده است، مگر گناهان کبیره. و کسی که برای نماز صبح خود وضوء بگیرد، این وضوی او کفّاره گناهانی است که در طول شب انجام داده است، مگر گناهان کبیره.»

روایات در باب فضیلت وضوء و غسل جمعه و کراهت خوابیدن بدون طهارت فراوان است و از این کثرت دستورات ائمّه علیهم‌السّلام می‌توان به روشنی فهمید که سالک باید همیشه خود را مقیّد به دوام طهارت نماید و از برکات آن غافل نباشد.

به جهت اهمّیت طهارت ظاهریّة و نقش خطیر آن در حصول نورانیّت برای مؤمن، لازم است روایاتی را در ارزش و اهمّیت غسل جمعه و وضو از کتب روائی نقل نمائیم.

روایاتی در فضیلت غسل جمعه

در باب لزوم و فضیلت غسل جمعه روایات فراوانی وارد شده و مضامین عجیبی دارد! برای آشنائی و جهت تبرّک و تیمّن چند روایت ازاین روایات را در اینجا بیان خواهیم کرد. (ادامه: روایاتی در فضیلت غسل جمعه)

روایاتی در فضیلت وضوء

تعدادی از روایات بیان شده پیرامون اهمّیت و فضیلت غسل جمعه را قرائت کردیم. از آنجا که در طهارت ظاهریّه، غسل جمعه و وضوء اهمّیت بسیاری دارند، خوب است که اکنون بخشی از روایات ناظر به فضیلت و اهمّیت وضوء را نیز مطرح نمائیم. (ادامه: روایاتی در فضیلت وضوء)

طهارت ظاهریّه، مقدّمه طهارت باطنیّه

اگر می‌گوئیم: طهارت ظاهریّه مُغنی از طهارت باطنیّه نیست، بدین معنا نیست که طهارت ظاهریّه کم‌اهمّیت است، لذا باید به طهارت ظاهریّه اهتمام داشته و همیشه آن را حفظ کنیم، ولی سخن در این‌است‌که طهارت ظاهریّه به تنهائی طهارت لازم برای به مقصدرسیدن سالک را تأمین نمی‌کند، بلکه غسل جمعه و دوام وضوء در صورتی موصل به طهارت باطنیّه خواهد بود که انسان سایر مقدّمات سیر إلی الله را نیز، أعمّ از مراقبه و مشارطه و محاسبه و اجتناب از جمیع معاصی و دوری از أبناء دنیا و عُزلت و ذکر علی الدّوام و بیداری شب و... تحصیل کند.

بعبارةٍ أُخری: طهارت ظاهریّه حکم پوسته‌ای را دارد که اگر نباشد، تکوُّن مغز بدون آن ممکن نخواهد بود، بلکه از بعضی روایات۱۸۲ چنین استفاده می‌شود که طهارت ظاهریّه در سلوک إلی الله حکم بیش از پوسته را داشته و حقیقةً جزئی از مغز بشمار می‌رود. و اگر اولیاء إلهی همیشه بر دوام وضوء و غسل جمعه تأکید داشته‌اند، روی همین جهت بوده است. پس اگر کسی بخواهد به طهارت باطنیّه برسد حتماً باید طهارت ظاهریّه داشته باشد، أمّا این حفظ طهارت ظاهریّه به تنهائی کافی نخواهد بود.

برخی افراد که دوام وضوء داشته و بر غسل جمعه نیز اهتمام داشته‌اند أمّا به طهارت باطنیّه نرسیده‌اند، معلوم می‌شود که جمیع مقدّمات را تحصیل نکرده یا موانعی را که پیش آمده از سر راه برنداشته‌اند.

طهارت باطنیّه با اشک نیمه‌شب و خون جگر حاصل می‌شود، خون جگری که حاصل از فراق پروردگار است!

خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد

به آب دیده و خون جگر طهارت کرد

(دیوان‌حافظ، ص۵۰، غزل ۱۰۷.)

باید پس از مداومت بر طهارت ظاهریّه، قلب را از کدورت معاصی و از صفات رذیله خالی کرد و قدم به قدم آن را تطهیر نمود، تا جائی که انسان خود را از هر أنانیّت و استکباری طاهر نموده و به مقام خلوص و طهارت ذاتی از همه مراتب شرک دست یابد.

این نفس باید لِه شود! خداوند هم می‌خواهد نفس مؤمن را لِه کند تا از میان برداشته شود؛ گاهی آبروی مؤمن را می‌برد تا این معنا برای مؤمن دست بدهد! و گاهی دیگر متعلّقات انسان را سلب می‌فرماید.

مرحوم جدّ مادری ما: حاج آقا معین شیرازی که از خوبان روزگار بودند، روزی به بنده فرمودند: «من از استادمان مرحوم آیه‌الله انصاری پرسیدم: آقا! می‌شود آن مقامی‌که دارید را به من هم بدهید؟ مرحوم انصاری در جواب فرمودند: شما می‌توانی تحمّل کنی؟! وقتی همسر من خودکشی کرد، همه خیال کردند که من باعث آن بودم. دو تا مأمور آمدند که من را ببرند به کلانتری، درون کوچه پر بود از جمعیّت؛ تمام این جمعیّت به روی صورت من آب دهان می‌انداختند! شما حاضری چنین چیزی را تحمّل کنی؟ من در جواب سکوت کردم!»

راه خدا اینگونه است! مُفت و مجّانی به کسی چیزی نمی‌دهند، بلکه هستی انسان را از او می‌گیرند. راه رسیدن به خداوند برای همه باز است، منتهی باید خضوع و خشوع داشت، باید منیّت را کنار گذاشت که تا این منیّت در میان است، خداوند خدائی می‌کند و نمی‌تواند ببیند که کسی در مقابل او قد عَلَم کرده است.

بَینی و بَینَکَ إنِّیّی یُنازِعُنی

فارْفَعْ بِلُطفِکَ إنِّیّی مِنَ البَینِ[۲]

مرحوم علاّمه والد رضوان‌الله‌تعالی‌علیه کِراراً می‌فرمودند: «نفس انسان را زیر آسیاب می‌گذارند و آن‌قدر فشار می‌دهند تا روغن او در آید! مادامی که این روغن در نیامده و هنوز هستی و منیّت انسان باقی است، لقاء خداوند میسّر نمی‌شود.»

مراتب چهارگانه طهارت در کلام شیخ محمود شبستری (ره)

عارف بلندمرتبه، شیخ محمود شبستری رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در ضمن ابیاتی عالی المَضامین، موانع سلوک إلی الله را چهار قسم و طبعاً مراتب و اقسام طهارت را نیز چهار قسم می‌شمارد. (ادامه: مراتب طهارت در کلام شیخ محمود شبستری)

پانویس

۱. وسآئل‌الشّیعة، ج۱، ص۳۷۶.

۲. الله‌شناسی، ج۲، ص۳۲۲.

مطالب جدید