أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
بِسمِ اللَهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم
الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ و صَلّی اللَهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمّدٍ و ءَالِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ
و لَعنَةُ اللَهِ عَلی أعدآئِهِم أجمَعینَ مِنَ الأَنَ إلی قیامِ یَومِ الدّینِ
و لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ العَلیِّ العَظیم
حرکت بهسوی محبوب لمیزلی و لایزالی و سلوک طریق قرب پروردگار، علاوه بر عنایت إلهی و مجاهده و مراقبه، محتاج اطّلاع بر نحوه سیر و لوازم مورد نیاز سفر إلی الله است و اینکه چگونه میتوان مسیر رسیدن به لقاء حضرت معبود را استوارتر، مطمئنتر، سریعتر و با آفات کمتری طی نمود.
از طرف دیگر، گاهی انسان طریقه حرکت إلی الله را میداند و به وظائف و دستورالعملهای سیر بهسوی خداوند آگاهی دارد، ولی معالأسف دچار غفلت شده، به تدریج سرعت حرکت او کُند و خدای ناکرده متوقّف میگردد. بدین خاطر، کسیکه در راه خدا قدم گذاشته و عشق و محبّت پروردگار را در دل دارد، باید مراقبت دائمی داشته باشد تا نقصان و فتوری در محبّت و طلب او ایجاد نگردد، چون خاصیّت عالم کثرت ایناستکه او را به خود جذب نموده و با مختصر غفلتی، انسان را از عالم وحدت به این عالم میکشاند.
لذا غفلت از یاد پروردگار، برای سالکین إلی الله بسیار مضرّ است و هیچ ندامتی در قیامت شدیدتر از پشیمانی بر لحظات غفلت از یاد و توجّه به خداوند نیست. خداوند به حضرت عیسی علینبیّناوآله وعلیهالسّلام میفرماید: یا عیسَی! تَیَقَّظْ فی ساعاتِ الغَفْلَةِ.[۱] «در ساعات غفلت بیدار باش.» رسول خدا صلّیاللهعلیه وآلهوسلّم نیز میفرمایند: إنّ أَهْلَ الجَنَّةِ لایَنْدَمونَ عَلَی شَیْءٍ مِن أمُورِ الدُّنْیا إلاّ عَلَی ساعَةٍ مَرَّتْ بِهِمْ فی الدُّنْیا لَمیَذْکُروا اللَهَ تَعالَی فیها.[۲] «اهل بهشت بهخاطر هیچیک از امور دنیا پشیمان نمیشوند، مگر به جهت آن ساعتی که در دنیا بدون ذکر و یاد خدا گذراندهاند.»
به همین جهت، مؤمنین باید سعی نمایند اوقات غفلت خود را کم نموده، دائماً مراقب حالات نفس خود باشند. برای رسیدن به این منظور، در قرآن کریم و روایات معصومین علیهمالسّلام، دستور به استفاده از موعظه و یادآوری داده شده است.
موعظه باعث نشاط در حرکت بهسوی کمال و زندهشدن دل میگردد؛ چنانکه حضرت أمیرالمؤمنین علیهالسّلام در وصیّت خود به امام حسن مجتبی علیهالسّلام میفرمایند: أَحْیِ قَلبَکَ بِالمَوْعِظَةِ.[۳] «[ای فرزندم!] دلت را با موعظه زنده گردان!»
موعظه نه تنها در مراحل ابتدائی لازم است، بلکه در مراحل انتهائی و یا حتّی بعد از رسیدن به مقصود نیز مورد نیاز است. بدین جهت، خداوند پیامبران إلهی و اولیاء خود را نیز موعظه مینموده است؛ همانگونه که در ابتدای خطبه حضرت سیّدالشّهداء علیهالسّلام درباره امر به معروف و نهی از منکر آمده است که: اعْتَبِروا أَیُّها النّاسُ بِما وَعَظَ اللَهُ بِهِ أَوْلیآءَهُ.[۴] «ای مردم! عبرت بگیرید از آنچه پروردگار با آن أولیاء خود را موعظه و نصیحت کرده است.» روایت معراجیّه و مواعظ خداوند به حضرت عیسی علینبیّناوآلهوعلیهالسّلام نیز معروف و در کتب روائی مضبوط است.
همچنین اصل، بر تکرار موعظه و یادآوری است و نباید به بهانه تکراریبودن مطالب أخلاقی آنها را رها نمود. بدین خاطر مرحوم علاّمه والد رضواناللهتعالیعلیه میفرمودند: «موعظه و اندرز باید تکرار شود؛ وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَی تَنفَعُ الْمُؤمِنِینَ.[۵] من چقدر دوست دارم که افراد، بالای منبر بروند و موعظه کنند و من گوش دهم.»
بر همین اساس، ائمّه طاهرین علیهمالسّلام و اولیاء إلهی تأکید بسیاری بر تشکیل مجالس ذکر و یاد خدا و شرکت در آن نمودهاند. حضرت أمیرالمؤمنین علیهالسّلام در آخرین لحظات عمر خویش به امام حسن مجتبی علیهالسّلام وصیّت نموده و در اواخر وصیّت خود، ایشان را امر به مجالس ذکر میفرمایند؛ و عَلَیکَ بِمَجالِسِ الذِّکْرِ.[۶]
همچنین روایت شده است که رسول خدا صلّیاللهعلیه وآلهوسلّم بر اصحاب خود وارد شده و فرمودند: ارْتَعوا فی ریاضِالجَنَّةِ! «در بوستانها و گلزارهای بهشت به تفرّج بپردازید!» اصحاب گفتند: ای رسول خدا! بوستانهای بهشت چیست؟ حضرت فرمودند: مَجالِسُ الذِّکْرِ؛ اغْدوا و روحوا و اذْکُروا![۷] «حلقهها و مجالس ذکر حضرت پروردگار؛ سحرگاهان و شامگاهان در این بوستانها سیر کرده و به ذکر خدا مترنّم باشید!»
آسمان رشک برد بهر زمینی که در او
یک دو کس بهر خدا یک نفسی بنشینند
باری، مجموعهای که اینک جلد اوّل آن، تقدیم خوانندگان محترم و جویندگان حقیقت میگردد، حاصل مطالبی است که حقیر از أواخر سال ۱۴۱۶ هجری قمری، بعد از رحلت والد معظّم أفاضاللهعلینا منبرکاتتربته، در جلسات انس و ذکر خداوند، برای دوستان طریق و پویندگان سُبل سلام، عرض نمودم.
این جلسات بیشتر حاوی نکات عرفانی، اخلاقی و برخی مباحث اعتقادی، فقهی و تاریخی است که با استفاده از آیات نورانی کتابالله، روایات مأثوره از معصومین علیهمالسّلام و کلمات اولیاء إلهی، ایراد گردیده است. شرح و تفسیر برخی از آیات قرآن کریم و احادیث منقول در کتب روائی، شرح حال و سیره عملی برخی از اولیاء خدا و سالکین إلی الله، شرح برخی از نامههای عرفانی، بیان فضائل و مراقبات ایّام مختلف سال و توصیههائی در تحقّق سبک زندگی اسلامی، از مباحثی است که در این مجموعه بیان شده است.
نکات و موضوعاتی همچون: توحید حضرت حق، تبعیّت از پیامبر و ائمّه علیهمالسّلام، مراقبه، عشق و محبّت، طلب، تسلیم، ذکر، ابتلائات راه خدا، معرفت نفس، تهذیب و مجاهده با نفس و فناء فی الله، عمده محتوای این جلسات بوده است.
این جلسات پس از بررسی مجدّد و انجام برخی اصلاحات و اضافات توسّط حقیر، در لجنه علمی مؤسّسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلام، آماده طبع شده است.
سعی شده سبک گفتاری در مباحث، تغییر زیادی نکند و جلسات به ترتیب زمانی در مجلّدات قرار گیرد. تکرارهائی نیز در جلسات به چشم میخورد که علّت آن، تغییر مخاطبان جلسات و لزوم اعاده مطالب بوده است. و چون معمولاً در تکرارها مطالب جدید نیز آمده است و همچنین مقصود اصلی، موعظه و تذکّر بوده، برخی از این تکرارها ابقاء گردیده است. إنشاءالله پس از انتشار تمامی مجلّدات، فهرست موضوعی مطالب نیز عرضه خواهد گردید.
این کتاب با عنایت به این اشعار خواجه حافظ شیرازی علیهالرّحمه که:
ای باد اگر به گلشن أحباب بگذری
زنهار عرضه ده برِ جانان پیام ما
گو نام ما ز یاد به عمد از چه میبری
خود آید آنکه یاد نیاری ز نام ما
حافظ ز دیده دانه اشکی همی فشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
(دیوانحافظ، ص۳، غزل۴)
و بدین رجاء که وسیلهای برای تذکّر و یادآوری محبوب بوده، باعث آمادگی قلوب جهت تجلّی أنوار إلهی گردد، «گلشنأحباب؛ در کیفیّت سیر و سلوک اُولی الألباب» نامیده شد.
امید آنکه مورد قبول حضرت حق قرارگرفته و موجبات رضایت حضرت ولیّعصر عجّلاللهتعالیفرجَهالشّریف را فراهم نموده باشد.
خداوند به تمامی عاشقان لقاء حضرت معبود و مشتاقان وصال کوی دوست، توفیق عنایت فرماید تا با مطالعه مواعظ و اندرزهای إلهی، خود را از تعلّقات عالم کثرت قطع نموده و شاهد وصل را در آغوش گیرند.
و ما تَوْفیقی إلاّ بِاللهِ عَلَیهِ تَوَکَّلْتُ و إلَیهِ أُنیب. و الحَمدُ لِلّهِ أوّلاً و ءَاخِرًا و ءَاخِرُ دَعْوانا أنِ الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین.
لیلهالبدر، شب هفدهم رمضانالمبارک ۱۴۴۱ هجریّه قمریّه
علی هاجِرِها ءَالافُ التَّـحِیَّةِ و الثَّـنآء
و أنا العبدُ الفقیرُ الرّاجی رَحمةَ رَبِّه الغَنیّ
السیّد محمّدصادق الحسینیّ الطهرانیّ