کتاب گلشن أحباب (جلد پنچم) - مجلس شصتم - سیر إلی الله در خواب و بیداری.
أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
بِسمِ اللَهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم
الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ و صَلّی اللَهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمّدٍ و ءَالِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ
و لَعنَةُ اللَهِ عَلی أعدآئِهِم أجمَعینَ مِنَ الأَنَ إلی قیامِ یَومِ الدّینِ
و لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ العَلیِّ العَظیم
مناجات شعبانیّه از مناجاتهای عالیهالمضامین بوده و مداومت بر خواندن این مناجات چه در ماه شعبان و چه در غیرماه شعبان تأکید و ترغیب شده است. [۱]
تمام این مناجات عبارت است از: تضرّع و ابتهال و إنابه به درگاه پروردگار متعال. و حقیقةً نهایت توجّه و مراقبه را در مضامین این دعا میتوان مشاهده نمود.
مؤن حقیقی و سالک واقعی در تمام آنات لیل و نهار باید متوجّه خدا بوده و آنی از او غافل نشود و دریچه دل خود را به روی غیر ببندد تا بتواند به مقام قرب فائز شده، سلطان معرفت برای او تجلّی کند.
ولی اگر دریچه قلب خود را بر هرکسی گشوده و هر هوی و هر شیئی چه با اختیار و چه به غیراختیار در قلب او وارد شود، دیگر نمیتواند به مقام قدس پروردگار فائز و نائل گردد.
پس بنابراین باید در لیل و نهار خدا را عبادت کرد و عبادت خدا، به اخلاصداشتن و درب دل را بر روی غیر بستن و اختصاص به پروردگار دادن است.
حال، آیا سیر سالک منحصر به بیداری است یا در خواب نیز سیر میکند؟ سالک راه خدا در خواب هم سیر دارد منتهی سیری که در عالم خواب میکند خفیفتر از سیری است که در عالم بیداری دارد؛ البتّه اگر خواب سالک خواب إلهی باشد و مقدّمات خواب را فراهم کرده و با طهارت و توجّه باشد، با عشق خدا بخوابد و محبّت خدا در دل او مشتعل شود و یا لاأقلّ وقت خواب محبّت پروردگار را در قلبش خطور دهد و با طهارت بخوابد و دستورات و اذکار موقع خواب را انجام دهد که در این صورت خواب او تا مادامی که بیدار میشود طیّب و طاهر است.
علامت اینکه این خواب مطلوب بوده و در این خواب حرکت کرده و سیر داشته، ایناستکه وقتی بیدار میشود با یاد و ذکر او بیدار میشود و در بیداری هم او را طلب میکند.
لذا سالک راه خدا و کسیکه محبّ پروردگار است خوابهائی که میبیند با خوابهای دیگران متفاوت است؛ در خواب با خداوند انس میگیرد و سخن میگوید، خواب راه خدا میبیند، خواب آب میبیند، خواب طهارت میبیند، خواب تطهیرکردن و پاکنمودن خود را میبیند. اینها خوابهائی است که دلالت دارد بر اینکه این شخص در حال خواب هم در سیر إلی الله بوده است.
پس سالک در هنگام خواب نیز در حرکت است، زیرا توفّی کامل که موت باشد هنوز او را نگرفته تا اینکه أعمال و حرکاتش سکون پیدا کند. بله، إنّ النَّوْمَ أَخو المَوْتِ. [۲] خواب برادر کوچک مرگ است، ولی هنوز ارتباط او با بدن برقرار است.
البتّه اگر انسان به مقام قَلْبی یَقْظانٌ[۳] برسد، دیگر خواب و بیداری برای او فرقی ندارد و همیشه مشغول سیر است. برای رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم خواب و بیداری فرقی نمیکند. آنهائی که مقام مخلَصین را حائزند خواب و بیداری برایشان فرقی ندارد و ایشان مصداق أتمّ فرمایش أمیرالمؤمنین علیهالسّلام میباشند که فرمودند: حَبَّذا نَوْمُ الأَکْیاسِ و إفطارُهُم! [۴] «چه نیکو است خواب افراد زیرک و غذاخوردنشان!»
بهطور معمول حیات و زندگی اخروی بهوسیله أعمال عبادی و توجّه به نماز و روزه متحقّق میشود، أمّا خواب و خوراک مرتبهای مادون حیات و زندگی اخروی بوده و وقتی شخصی خواب یا مشغول غذاخوردن است میگویند هیچ بهرهای ندارد.
أمّا خوش به حال آنهائی که به مقام فطانت رسیده و از مخلَصین شدهاند که خواب و خوراک ایشان عین عبادت بوده و هیچ فرقی نمیکند. حَبَّذا نَوْمُ الأَکْیاسِ و إفطارُهُم، یعنی همانطور که عبادتشان برای خداست خوابشان نیز برای خداست، همانطور که روزهگرفتنشان برای خداست غذاخوردنشان نیز برای خداست.
جبرئیل درحالیکه کلیدهای تمام گنجهای دنیا همراهش بود خدمت رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم آمد و عرضه داشت: یا رسول الله! اگر میخواهی این کلیدها را بگیر و این بهره تو را از روز قیامت کم نخواهد کرد.
حضرت فرمودند: دَعْنی أَجوعُ یَوْمًا و أَشبَعُ یَوْمًا؛ فَالیَوْمَ الَّذی أَجوعُ فیهِ أَتَضَرَّعُ إلَی رَبّی و أَسأَلُهُ و الیَوْمَ الَّذی أَشبَعُ فیهِ أَشکُرُ رَبّی و أَحمَدُهُ. [۵] «مرا رها کن تا یک روز گرسنه باشم و یک روز سیر باشم؛ در آن روزی که گرسنه هستم در مقام طلب و تضرّع نسبت به پروردگار باشم و در روزی که سیر هستم خدا را شکر کرده حمد إلهی بهجای آورم.»
حضرت «جوع» و «شِبَع» را قرین و کنار یکدیگر قرار دادهاند، چون برای پیغمبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم فرقی نمیکند که گرسنه یا سیر باشند، در حال غذاخوردن باشند یا در حال روزه؛ همهاش اطاعت خداست.
وقتی دل به خدا داده و خانه دل از غیرخدا پرداختهاند، همه خدا میشود؛ انسان در حال جوع باشد، در حال سیری باشد، در حال خواب باشد، در حال عبادت باشد، فرقی برای او نمیکند! چون در همه این
حالات قلب یقظان و متوجّه پروردگار است.
چو «لا» خواهیشدن مگذار مگذار
درون خانه دل غیر «إلاّ»
(دیوانغبارهمدانی، ص۱.)
مرحوم غبار همدانی رضواناللهتعالیعلیه میفرماید: اگر میخواهی به مقام فناء و نیستی برسی و تمام تعیّنات و تشخّصات از بین برود و وجودت بالکلّیه محو شده از صفحه روزگار زائل گردد، مگذار مگذار درون خانه دل غیر «إلاّ»؛ غیر از خدا را درون خانه دل جای مده!
إلَهی... و أَلحِقْنا بِعِبادِکَ الَّذینَ هُم بِالبِدارِ إلَیکَ یُسارِعونَ، و بابَکَ عَلَی الدَّوامِ یَطرُقونَ، و إیّاکَ فی اللَیلِ و النَّهارِ یَعبُدونَ. [۶] «خدایا! ما را از آن بندگانی قرار بده که در مبادرت بهسوی تو از یکدیگر سبقت میگیرند و علیالدّوام درب خانه تو را میکوبند و در شب و روز فقط تو را عبادت میکنند.»
علیالدّوام طالب تو هستند! یعنی در روز و شب، در بیداری و خواب، دائماً درب خانه تو را میزنند؛ عَلَی الدَّوامِ یَطرُقونَ. نمیفرماید: در موقع خواب درب خانه تو را نمیکوبند. اگر واقعاً موقع خواب درب خانه خدا را نمیکوبیدند وقت خواب را استثناء میکرد.
پس سالک راه خدا برای رسیدن به آن معدن عظمت باید در شب و روز، در خواب و بیداری، تمام همّ و غمّ خود را معطوف او کرده و غیر او را به دل خویش راه ندهد که اگر راه بدهد هیچگاه سلطان معرفت بر او تجلّی نخواهد کرد! و هیچگاه به مقام فناء فیالله نخواهد رسید!
اینکه در دستورالعمل موقع خواب بعد از تسبیحات حضرت زهرا و قرائت سوره «قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ» و «ءَایهالکرسی» و سائر أذکار، فرمودند: ذکر «لا إلهَ إلاّ الله» را بگوید تا خوابش ببرد! یعنی توجّهش را به توحید تا لحظه بهخوابرفتن حفظ کند. نگفتند که مثلاً فقط پنجاه مرتبه یا صد مرتبه «لا إلهَ إلاّ الله» بگوئید، نه! آنقدر بگوئید که خوابتان ببرد و این ذکر توحید و این توجّه به توحید تا وقتی انسان به عالم خواب میرود ادامه پیدا کند.
این دستور برای ایناستکه سلطان معرفت و آن حقیقت توحید بهواسطه این خطورات برای انسان زنده شود و اگرچه بالکلّیه متجلّی نشده أمّا بهواسطه همین خطوردادن و خدا را خواندن و خانه دل را از غیر پرداختن، کمکم آن نور توحید در دل بتابد و إنشاءالله بالکلّیه غیرخدا از خانه دل رخت بربندد. اللهمَّ وَفِّقْنا لِما تُحِبُّ و تَرضَی و جَنِّبْنا عَمّا یُسخِطُکَ و تَنهَی.
اللهمّ صَلّ علی محمّد و ءَال محمّد و عجِّل فرجَهم و العَن عدوَّهم
۱. مرحوم سیّدابنطاووس قبل از نقل این مناجات فرموده است: مناجاةُ أمیرِالمؤنینَ علیِبنِأبیطالبٍ علیهالسّلامُ و الأئمّةِ مِن وُلدِه علیهمُالسّلامُ، کانوا یَدعونَ بها فی شهرِ شعبان. إقبالالأعمال، ج۳، ص۲۹۵
مرحوم علاّمه مجلسی نیز بعد از نقل این مناجات میفرمایند: و هذه مناجاةٌ جلیلهُالقدرِ و تَشتملُ علی مضامینَ عالیةٍ، و یناسِبُ قرآءتُها فی کلِّ الأوقاتِ و بخاصّةٍ عندَ حضورِ القلب. (زادالمعاد، ص۵۰)
همچنین مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی میفرمایند: و بالجملةِ هذه المناجاةُ مِن مهمّاتِ أعمالِ هذا الشّهرِ بل للسّالکِ أن لایترُکَ بعضَ فقراتِه فی تمامِ السَّنةِ، و یُکثِرُ المناجاةَ بها فی قنوتاتِه و سآئِر حالاتِه السّنیّة. (المراقبات، ص۱۳۰)
۲. مصباحالشّریعة، ص۴۴.
۳. از پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم روایت شده است: یَنامُ عَینایَ و قَلبی یَقْظانٌ. «دو چشم من میخوابد و قلبم بیدار است.» بحارالأنوار، ج۹، ص۶۶
۴. نهجالبلاغة، حکمت ۱۴۵، ص۴۹۵.
۵. مرحوم علاّمه مجلسی ره روایت کرده است که: حضرت أمیرالمؤمنین علیهالسّلام در شب ضربتخوردن خویش به دخترشان فرمودند: حبیبم رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم به من خبر داد که: أنّ جَبرَئیلَ علَیهِالسّلامُ نَزَلَ إلَیهِ و مَعَهُ مَفاتیحُ کُنوزِ الأرضِ و قالَ: یا مُحَمّدُ! السّلامُ یُقرِئُکَ السّلامَ و یَقولُ لَکَ: إن شِئْتَ صَیَّرْتَ مَعَکَ جِبالَ تِهامَةَ ذَهَبًا و فِضَّةً و خُذْ هذِهِ مَفاتیحَ کُنوزِ الأرضِ و لایَنقُصُ ذلِکَ مِن حَظِّکَ یَومَ القیَمَةِ.
قالَ: یا جَبرَئیلُ! و ما یَکونُ بَعدَ ذلِکَ؟ قالَ: المَوتُ. فقالَ: إذًا لا حاجَةَ لی فی الدُّنیا؛ دَعْنی أجوعُ یَومًا و أشبَعُ یَومًا؛ فالیَومَ الَّذی أجوعُ فیهِ أتَضَرَّعُ إلی رَبّی و أسأَلُهُ و الیَومَ الَّذی أشبَعُ فیهِ أشکُرُ رَبّی و أحمَدُهُ. فقالَ لَهُ جَبرَئیلُ وُفِّقْتَ لِکُلِّ خَیرٍ یا مُحَمّدُ! بحارالأنوار، ج۴۲، ص۲۷۶
۶. صحیفهثانیهسجّادیّة، ص۳۰. مناجاة المریدین