فضیلت زیارت ائمّه علیهم‌السّلام با دید توحیدی

کتاب گلشن أحباب (جلد پنچم) - مجلس هفتادویکم - فضیلت زیارت ائمّه علیهم‌السّلام با دید توحیدی.

أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم

بِسمِ اللَهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم

الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ و صَلّی اللَهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمّدٍ و ءَالِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ

و لَعنَةُ اللَهِ عَلی أعدآئِهِم أجمَعینَ مِنَ الأَنَ إلی قیامِ یَومِ الدّینِ

و لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ العَلیِّ العَظیم

توجّه به معصومین علیهم‌السّلام در عین توجّه به خداوند

ابن‌فارض می‌گوید:

علَیکَ بِها صِرفًا و إن شِئْتَ مَزجَها

فَعَدلُکَ عَن ظَلْمِ الحَبیبِ هوَ الظُّلمُ

(دیوان‌ابن‌الفارض، ص۱۸۴.)

بر تو باد که تنها بر آن معشوقه نظر بیافکنی و به غیرمعشوقه توجّهی نداشته باشی! مراد ابن‌فارض از معشوق، پروردگار متعال است، همان معشوق حقیقی و محبوب واقعی؛ یعنی تمام توجّه خود را به خدا معطوف بدار!

و إن شِئْتَ مَزجَها. و اگر أحیاناً خواستی از ذات و نفس او تنازل کرده و با آن معشوقه چیز دیگری را مخلوط و ممزوج کنی، فَعَدلُکَ عَن ظَلمِ الحَبیبِ هوَ الظُّلمُ. متوجّه باش که در این صورت فقط به آب دهان او تنزّل کن و آن را با ذات محبوبه در هم بیامیز! و مبادا غیر از آب دهان وی به چیزی غیر آن توجّه نمائی که این ستمی است بزرگ، بلکه یگانه ظلم و ستم است.

مرحوم قاضی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه فرموده بودند که مراد از «ظَلمُ الحَبیب»، محمّد و آل محمّد صلوات‌الله‌علیهم‌أجمعین می‌باشند. [۱]

سالک باید توجّهش فقط به خدا بوده و فقط او را مدّ نظر داشته باشد و غیر از خدا در وجودش، در ذهنش، در قلب و ضمیرش خطور نکند تا بتواند با سرعت هرچه تمام‌تر راه خدا را به همان مقداری که شاکله نفسانی او اقتضا می‌کند طیّ نماید.

ولی اگر چنانچه به غیرخدا توجّه کند سرعت سیر او کند شده و اگر خدای نکرده این توجّه به غیر ادامه پیدا کند مراقبه‌ای که باید نسبت به پروردگار داشته باشد آناً فآناً و تدریجاً ضعیف می‌شود و چه‌بسا خدای ناکرده به‌کلّی از بین برود؛ یعنی چه‌بسا یک روز بر سالک بگذرد و لحظه‌ای توجّه به پروردگار نداشته باشد؛ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِنْ حَیْثُ لاَیَعْلَمُونَ. [۲] هرچه مراقبه انسان بیشتر باشد توجّه او بیشتر می‌شود و انصراف از غیر برای او بهتر حاصل می‌شود و هرچه مراقبه کمتر باشد توجّه او به غیر تقویت می‌شود.

ابن‌فارض، پیغمبر أکرم و آل پیغمبر صلوات‌الله‌علیهم‌أجمعین را به «ظَلمُ الحَبیب» یعنی آب دهان محبوب، تشبیه نموده که دلالت دارد بر اینکه ایشان از خدا جدا نبوده و با خدا معیّت دارند.

افرادی‌که می‌گویند: ما ولایت داریم و اصلاً دم از توحید نمی‌زنند و مطلقاً توجّهشان به پروردگار نیست، آن بهره‌ای که باید از توحید داشته باشند را ندارند. أمّا آنهائی که أهل توحید هستند توحید و ولایت را با هم دارند چون ولایت از توحید جدا نیست.

توجّه غیراستقلالی به ائمّه علیهم‌السّلام

در تمام کتب مرحوم علاّمه والد این مطلب هست که باید سالک درمقام عمل کاملاً متوجّه پروردگار باشد، حتّی می‌فرمودند: وقتی انسان به مشاهد مشرّفه می‌رود هم باید تمام توجّهش به پروردگار باشد و اگر از أمیرالمؤنین علیه‌السّلام یا سائر ائمّه صلوات‌الله‌علیهم‌أجمعین درخواستی می‌کند، نباید به نظر استقلالی درخواست کند که این عین شرک است!

اینکه انسان برای ائمّه قدرت و توانی در مقابل پروردگار ببیند شرک است؛ چنانکه أکثر مردم که به زیارت می‌روند دوئیّت و غیریّت می‌بینند و طلب استقلالی می‌کنند، ولی چون متوجّه نیستند چیزی هم بر ایشان نیست، چون حدّشان و سعه وجودیشان همین مقدار است که امام را جدای از پروردگار می‌بینند. موحّد حقیقی که حقیقةً توحید را ذوق کرده است هم از امام طلب می‌نماید ولی می‌داند که امام علیه‌السّلام به قدرت و إذن پروردگار است که به ما عنایت می‌کند.

دردعای فرج می‌خوانیم که: یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ! اکْفِیانی فَإنّکُما کافِیایَ و انْصُرانی فَإنّکُما ناصِرایَ. [۳] «ای رسول خدا! ای أمیرالمؤنین! مرا کفایت کنید که شما کفایت‌کننده من هستید، مرا یاری کنید که شما یاری‌کننده من هستید.» پس انسان از امام طلب کفایت و طلب نصرت می‌کند و خود ایشان را مخاطب قرار می‌دهد، ولی نباید امام را مستقل ببیند که این عین شرک است. قدرت و اراده رسول خدا خارجاً عین قدرت و اراده پروردگار است و برای سالک هم قلباً باید همین‌طور باشد. پس مانعی ندارد که انسان از امام علیه‌السّلام طلب کند چنانکه طلب می‌کنند و جواب هم می‌گیرند.

شخصی به زیارت حضرت أباالفضل‌العبّاس علیه‌السّلام رفته و إلحاح و اصرار داشت که فلان حاجت را می‌خواهم. یک عربی که در آنجا بود بر این شخص تند شد و گفت: اگر مسلمان نبودی همین‌جا در حرم تو را می‌زدم، یک مرتبه از حضرت خواستی حضرت شنید و جوابت را می‌دهد! چرا این‌قدر اصرار می‌کنی؟ این عربهای بدوی یک‌بار به حرم حضرت أباالفضل مشرّف می‌شوند حاجتشان را می‌گیرند و می‌روند. قدرت حضرت أباالفضل‌العبّاس عین قدرت پروردگار است! قدرت أمیرالمؤنین علیه‌السّلام عین قدرت پروردگار است!

مرحوم مجلسی نقل می‌کند که: عدّه‌ای از خوبان اهل بحرین برای یکی از ایّام زیارت مخصوصه حضرت امام حسین علیه‌السّلام قصد کربلا کرده بودند ولی به کربلا نرسیدند و آن روز وارد نجف شده و به زیارت أمیرالمؤنین علیه‌السّلام آمدند. در آن روز به‌خاطر بارندگی شدید زمین گل و لای شده بود به حدّی که متولّی قبّه منوّره حضرت أمیرالمؤنین علیه‌السّلام درها را بسته بود تا حرم کثیف نشود. هرچه اصرار کردند که درها را باز کند باز نکرد و گفت: از پشت پنجره زیارت کنید!

پشت درِ حرم متوسّل به حضرت شده با حالت تضرّع عرض کردند: یا أمیرالمؤنین! أیّام زیارتی فرزندت أباعبدالله‌الحسین بود نتوانستیم برسیم، حال که به زیارت شما آمدیم ما را محروم نکن! ما از شیعیان شما هستیم، از راه دور به اینجا آمدیم. مشغول این صحبت‌ها بودند که تمام قفل‌های حرم باز شد و روی زمین افتاد، درها باز شد و وارد روضه منوّره أمیرالمؤنین علیه‌السّلام شدند. [۴]

أمیرالمؤنین زنده و مرده ندارد. وقتی امام‌زاده‌ای که با چند واسطه به امام علیه‌السّلام می‌رسد در یک روستای دورافتاده مریض شفا می‌دهد، أمیرالمؤنین علیه‌السّلام که وجود نازنین آن حضرت شرق وغرب عالم را پر کرده، نمی‌تواند کاری کند؟!

روایاتی در فضیلت زیارت ائمّه علیهم‌السّلام

روزی أبی‌شُعَیب خراسانی از امام رضا علیه‌السّلام سؤل می‌کند که: أَیُّما أَفضَلُ زیارَةُ قَبْرِ أَمیرِالمُؤِنینَ عَلَیهِ‌السّلامُ أَو زیارَةُ الحُسَیْنِ عَلَیهِ‌السّلامُ؟ «زیارت قبر أمیرالمؤنین با فضیلت‌تر است یا زیارت قبر أباعبدالله علیهماالسّلام؟»

قالَ: إنّ الحُسَیْنَ قُتِلَ مَکروبًا فَحَقیقٌ عَلَی اللَهِ عَزَّوَجَلَّ أَلاّیَأتِیَهُ مَکروبٌ إلاّ فَرَّجَ اللَهُ کَرْبَهُ و فَضْلُ زیارَةِ قَبْرِ أَمیرِالمُؤِنینَ عَلَیهِ‌السّلامُ عَلَی زیارَةِ الحُسَیْنِ کَفَضْلِ أَمیرِالمُؤِنینَ عَلَیهِ‌السّلامُ عَلَی الحُسَیْنِ عَلَیهِ‌السّلامُ. [۵]

«حضرت فرمودند: أباعبدالله علیه‌السّلام در حالی شهید شد که دارای غصّه و همّ و غمّ بود پس بر خداوند عزّوجلّ سزاوار است که هیچ مکروبی آن بزرگوار را زیارت نکند مگر اینکه خداوند تبارک‌وتعالی غم و غصّه او را بردارد. سپس فرمودند: فضیلت زیارت قبر أمیرالمؤنین بر زیارت قبر امام حسین علیه‌السّلام مانند فضیلت خود أمیرالمؤنین بر امام حسین علیهماالسّلام است!

چقدر لطیف فرمودند! أمیرالمؤنین بر امام حسین چقدر فضیلت دارد؟! به همان مقدار زیارت قبر أمیرالمؤنین هم بر زیارت قبر امام حسین علیهماالسّلام فضیلت دارد.

یکی از اصحاب به نام أبی‌وَهْب قَصْری روایت می‌کند که: دَخَلْتُ المَدینَةَ فَأَتَیْتُ أَباعَبْدِاللَهِ عَلَیهِ‌السّلامُ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِداکَ! أَتَیْتُکَ و لَم‌أَزُرْ قَبْرَ أَمیرِالمُؤِنینَ عَلَیهِ‌السّلامُ. فَقالَ: بِئْسَ ما صَنَعْتَ! لَولا أَنّکَ مِن شیعَتِنا ما نَظَرْتُ إلَیکَ؛ أَلاتَزورُ مَن یَزورُهُ اللَهُ تَعالَی مَعَ المَلَئِکَةِ و یَزورُهُ الأَنْبِیآءُ عَلَیهِمُ‌السّلامُ و یَزورُهُ المُؤِنونَ؟

قُلْتُ: جُعِلْتُ فِداکَ! ما عَلِمْتُ ذَلِکَ. قالَ: فَاعْلَمْ أَنّ أَمیرَالمُؤِنینَ عَلَیهِ‌السّلامُ عِندَ اللَهِ أَفْضَلُ مِنَ الأَئِمَّةِ کُلِّهِم و لَهُ ثَوابُ أَعْمالِهِم و عَلَی قَدْرِ أَعْمالِهِم فُضِّلوا. [۶]

«روزی وارد مدینه شدم و خدمت امام صادق علیه‌السّلام رسیده عرضه داشتم: فدایت گردم! من وارد مدینه شدم درحالی‌که قبر امیرالمؤنین علیه‌السّلام را زیارت نکردم.» یعنی من آن‌قدر شما را دوست دارم که با اینکه قبر امیرالمؤنین سر راهم بود ولی آن حضرت را زیارت نکردم و سریعاً به مدینه آمدم!

حضرت فرمودند: «خیلی کار بدی انجام دادی! اگر تو از شیعیان ما نبودی هیچ‌گاه به تو نگاه نمی‌کردم!»

بنده این روایت را که دیدم یاد فرمایش مرحوم آیه‌الله قاضی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه افتادم که روزی شخصی خدمت آن بزرگوار رسید و عرض کرد: من به نجف که رسیدم قبل از اینکه به زیارت أمیرالمؤنین علیه‌السّلام بروم خدمت شما رسیدم. مرحوم علاّمه والد می‌فرمودند: مرحوم قاضی به شدّت ناراحت شدند و تا آخر عمر او را نپذیرفتند و فرمودند: تو از ما بهره‌ای نداری!

رفقا که مشهد می‌آمدند عشق دیدار مرحوم علاّمه والد رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در دل و جانشان بود و به دیدن آقا می‌آمدند و همیشه آقا می‌فرمودند: هرکس مشهد می‌آید اوّل مکانی تهیّه کند، غسل زیارت کند و به حرم مشرّف شود، بعد که مشرّف شد اگر خواست به دیدار ما بیاید مانعی ندارد.

امام صادق علیه‌السّلام امام است، مفترض‌الطّاعة و واجب‌الإطاعة است، ولی به أبی‌وَهْب قَصْری می‌فرمایند: اشتباه کردی! غلط کردی که این کار را انجام دادی! و اگر از شیعیان ما نبودی تا آخر عمر به تو نگاه نمی‌کردم!

بعد حضرت می‌فرمایند: «چرا به زیارت کسی‌که خداوند متعال و ملائکه و أنبیاء و مؤنین او را زیارت می‌کنند نمی‌روی؟ گفتم: فدایت گردم! این مطالب را نمی‌دانستم. حضرت فرمودند: بدان‌که نزد خداوند أمیرالمؤنین علیه‌السّلام از تمام ائمّه با فضیلت‌تر است و ثواب تمام أعمالی که ائمّه انجام داده‌اند برای أمیرالمؤنین علیه‌السّلام است. (کما اینکه برای آنها نیز هست) و هریک از ائمّه علیهم‌السّلام به مقدار عملشان فضیلت و درجه پیدا کرده و مرتبه یافته‌اند.»

در روایت است که: حضرت امام باقر به محضر پدر بزرگوارشان امام سجّاد علیهماالسّلام رفتند. دیدند که آن حضرت از شدّت عبادت و بیداری شبها رنگ مبارکشان زرد شده و چشمهایشان از گریه آزرده و پیشانی و بینی ایشان از سجده زخم شده و آسیب دیده و پاها و ساقهای حضرت از کثرت ایستادن برای عبادت ورم کرده است.

امام باقر علیه‌السّلام می‌فرمایند: نتوانستم خودم را نگه دارم و اشکم جاری شد. پدرم مدّتی تأمّل کردند و سپس به من فرمودند: فرزندم یکی از کتابهائی را که در آن شرح عبادتهای أمیرالمؤنین علیه‌السّلام نوشته شده بیاور! آوردم و قسمتی از آن را مطالعه کردند و با حال ناراحتی از کمی عبادت خود، فرمودند: مَن یَقوَی عَلَی عِبادَةِ عَلیٍّ عَلَیهِ‌السّلامُ؟ [۷] «چه کسی قدرت دارد مانند علی علیه‌السّلام عبادت کند؟!»

در روایت دیگری عمَربن‌عبدالله‌بن‌طلحة النّهدی از پدرش نقل می‌کند که: دَخَلْتُ عَلَی أَبی‌عَبْدِاللَهِ عَلَیهِ‌السّلامُ، فَقالَ: یا عَبْدَاللَهِ‌بْنَ‌طَلْحَةَ! ما تَأْتونَ قَبْرَ أَبی الحُسَیْنِ؟ قُلْتُ: بَلَی! جُعِلْتُ فِداکَ إنّا لَنَأتِیَنَّهُ. قالَ: تَأْتونَهُ کُلَّ جُمْعَةٍ؟ قُلْتُ: لا. قالَ: فَتَأْتونَهُ فی کُلِّ شَهْرٍ؟ قُلْتُ: لا. قالَ: ما أَجْفاکُم! إنّ زیارَتَهُ تَعدِلُ حَجَّةً و عُمْرَةً و زیارَةَ أَبیهِ تَعدِلُ حَجَّتَیْنِ و عُمْرَتَیْنِ. [۸]

«خدمت امام صادق علیه‌السّلام رسیدم، حضرت به من فرمودند: آیا قبر پدرم امام حسین علیه‌السّلام را زیارت نمی‌کنی؟ گفتم: چرا فدایتان شوم! به زیارت ایشان مشرّف می‌شویم. حضرت فرمودند: آیا هر جمعه به زیارت می‌روید؟ (معلوم می‌شود که حرم امام حسین علیه‌السّلام به ایشان نزدیک بوده است) گفتم: نه! فرمودند: آیا هر ماه به زیارت می‌روید؟ گفتم: نه!

حضرت فرمودند: چقدر شما جفاکارید! زیارت امام حسین علیه‌السّلام برابر با یک حجّ و یک عمره است و زیارت پدرش أمیرالمؤنین علیه‌السّلام برابر با دو حجّ و دو عمره است.»

درخواست حوائج از ائمّه علیهم‌السّلام

حسّان‌بن‌مِهران می‌گوید: قالَ جَعْفَرُبْنُ‌مُحَمَّدٍ: یا حَسّانُ! أَتَزورُ قُبورَ الشُّهَدآءِ قِبَلَکُم؟ قُلْتُ: أَیُّ الشُّهَدآءِ؟ قَالَ: عَلِیٌّ و حُسَیْنٌ. قُلْتُ: إنّا لَنَزورُهُما فَنُکثِرُ. قالَ: أُولَئِکَ الشُّهَدآءُ المَرْزوقونَ فَزوروهُم و افْزَعوا عِندَهُم و ارْفَعوا بِحَوآئِجِکُم عِندَهُم فَلَو یَکونونَ مِنّا کَمَوْضِعِهِم مِنکُم لاَتَّخَذْناهُم هِجْرَةً. [۹]

امام صادق علیه‌السّلام به من فرمودند: «آیا قبور شهدا را زیارت می‌کنی؟ گفتم: کدام‌یک از شهدا را می‌فرمائید؟ حضرت فرمودند: أمیرالمؤنین و امام حسین علیهماالسّلام را می‌گویم. گفتم: ما زیاد به زیارت این دو بزرگوار مشرّف می‌شویم.

حضرت فرمودند: أمیرالمؤنین و امام حسین علیهماالسّلام شهدائی هستند که از جانب پروردگار روزی می‌خورند، پس ایشان را زیاد زیارت کنید! و هنگام زیارت جزع و فزع کنید! و حوائجی که از خداوند می‌خواهید را در نزد ایشان به درگاه إلهی بالا ببرید و از خداوند طلب نمائید! اگر جایگاه ما نسبت به ایشان مانند جایگاه شما بود حتماً هجرت می‌کردیم و می‌آمدیم آنجا ساکن می‌شدیم.» ولی ما در موقعیّت و جائی هستیم که نمی‌توانیم هجرت‌کرده، ساکن آنجا شویم.

زیارت ائمّه طاهرین صلوات‌الله‌علیهم‌أجمعین و درخواست از این بزرگواران بسیار مطلوب بوده و أمر به این کار شده است، ولی نباید ایشان را مستقل دید و رفع حوائج به‌سوی آنها نباید به نحو استقلال باشد. کسی‌که از ایشان می‌گیرد باید از خدا بگیرد. موحّد باید از خدا بخواهد منتهی ائمّه را شفیع قراردهد.

در روایت است که: برای استجابت دعا به این صورت دعا کنید: اللَهُمَّ فَأَسأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ و ءَالِ مُحَمَّدٍ لَمّا قَضَیْتَها. [۱۰] «خدایا! به حقّ محمّد و آل محمّد حاجت ما را روا بدار!»

ائمّه علیهم‌السّلام أکرم و أعزّ مخلوقات در نزد پروردگار هستند و هیچ مخلوقی نزد پروردگار عزیزتر از ایشان نیست. ولی باید انسان از خدا حاجت بطلبد و ایشان را شفیع قرار دهد که در این صورت توحید با ولایت منضم شده نورٌ علی نور می‌شود.

اللَهُمَّ وَفِّقْنا لِما تُحِبُّ و تَرضَی! اللَهُمَّ ارزُقْنا زیارَتَهُم فی الدّنیا و شَفاعتَهُم فی الأَخِرَة! اللَهُمَّ وَفِّقْنا لِلِقآئِکَ فی الدّنیا و الأَخرةِ! بِحقِّ مُحَمّدٍ و ءَالِ مُحَمّد!

اللهمّ صَلّ علی محمّد و ءَال محمّد و عجِّل فرجَهم و العَن عدوَّهم

پانویس

۱. مرحوم علاّمه آیه‌الله والد رحمه‌الله‌علیه در کتاب شریف روح‌مجرّد، می‌فرمایند:

مرحوم قاضی می‌فرموده است: مراد از ظَلمُ الحَبیب، آل‌محمّد علیهم‌السّلام می‌باشند. زیراکه در این بیت دعوت به توحید محض است و استغراق در ذات احدیّت و عدم تنازل از آن به هرچیز دگری که فرض شود و تصوّر گردد. أمّا آل‌محمّد علیهم‌السّلام در این تعبیر راقی عرفانی و کنایه بدیعه سلوکی، به منزله ظَلمُ الحَبیب یعنی آب دهان محبوبه است که شیرین‌ترین و آرام‌بخش‌ترین و خوشگوارترین چیز از هرچیزی است، و از ذات محبوبه گذشته، هیچ چیز به حلاوت آن نیست.

در این صورت در مقام کثرت و تنازل از آن وحدت حقیقیّه، فقط به آل‌محمّد علیهم‌السّلام تمسّک جو و با آنان بیامیز که در هیچ یک از نشآت عالم وجود از مُلک و مَلَکوت به مثابه آنان موجودی آرام‌بخش‌تر، و به مانند ایشان از جهت سعه ولایت و گسترش آیتیّت و أقربیّت به ذات أحدیّت چیزی نیست.

مکیدن لبان و نوشیدن آب دهان محبوبه از لحاظ قرب و فناء و اندکاک در هستی ذات و نفس محبوبه، بزرگترین و قوی‌ترین چیزی است که اتّحاد با خود محبوبه را می‌رساند، و در صورت مَزْج و خَلْط وی با چیز دیگر، از خود محبوبه حکایت می‌کند.

و در این تشبیه و استعاره بدیعه عرفانیّه، آل‌محمّد علیهم‌السّلام را با حضرت ذات احدیّت و فناء و اندکاک در آن ذات ما لا اسمَ لَهُ و لا رَسْمَ لَه چنان متّحد و واحد قرار داده است که اقرب از آن متصوّر نیست. بنابراین ظَلمُ الحبیب که در مقام بقاء بعد از فناء لازم و برای سالک ضروری است، غیر از عترت حضرت ختمی مرتبت و آل‌محمّد نخواهد بود. (روح‌مجرّد، ص۳۴۵ و ۳۴۶)

۲. ذیل آیه ۱۸۲، از سوره ۷: الأعراف؛ «رفته‌رفته و به‌طوری‌که خودشان نمی‌فهمند، آنها را پائین می‌آوریم.»

۳. بحارالأنوار، ج۵۳، ص۲۷۵.

۴. بحارالأنوار، ج۹۷، ص۲۵۴ و ۲۵۵.

۵. وسآئل‌الشّیعة، ج۱۴، ص۳۸۱ و ۳۸۲.

۶. تهذیب‌الأحکام، ج۶، ص۲۰.

۷. الإرشاد، ج۲، ص۱۴۲.

۸. بحارالأنوار، ج۹۷، ص۲۶۱.

۹. همان‌مصدر، ص۲۶۱.

۱۰. عبارت کامل دعا این‌است: اللهُمَّ أنتَ وَلیُّ نِعمَتی و أنتَ القادِرُ علَی طَلِبَتی، قَدتَعلَمُ حاجَتی؛ فأَسأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمّدٍ و ءَالِ مُحَمّدٍ لَمّا قَضَیْتَها. الأمالی شیخ طوسی، ص۶۷۶

مطالب جدید