مراقبات ماه رجب (کتاب گلشن احباب جلد چهارم)

کتاب گلشن أحباب (جلد چهارم) - مجلس پنجاه‌وهفتم، پنجاه‌وهشتم - مراقبات ماه رجب.

مجلس پنجاه‌وهفتم؛ مراقبات ماه رجب (۱)

أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم

بِسمِ اللَهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم

الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ و صَلّی اللَهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمّدٍ و ءَالِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ

و لَعنَةُ اللَهِ عَلی أعدآئِهِم أجمَعینَ مِنَ الأَنَ إلی قیامِ یَومِ الدّینِ

و لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ العَلیِّ العَظیم

خداوند متعال خطاب به حضرت آدم علی‌نبیّناوآله وعلیه‌السّلام می‌فرماید: یا ءَادَمُ! قُلْ لِوُلْدِکَ أَن‌یَحفَظوا أَنْفُسَهُم فی رَجَبٍ؛ فَإنّ الخَطیئَةَ فیهِ عَظیمَةٌ. [۱]

مضاعف‌شدن ثواب و عقاب أعمال در مواقع خاص

أعمال خیری که انسان در زمانها یا مکانهای خاص انجام می‌دهد ثواب آن مضاعف می‌شود؛ مثل شب سیزدهم و نیمه ماه رجب که در روایت داریم: هیچ روزی به فضیلت نیمه ماه رجب و هیچ شبی به فضیلت شب آن نیست و عبادت در شب نیمه بسیار فضیلت دارد. [۲]

همچنین شب نیمه شعبان و شب قدر فضیلت بسیار دارد و مستحبّ مؤّد است که انسان در شب نیمه شعبان نیز چون شب قدر بیدار بوده خدا را عبادت کند.

و همان‌طور که أعمال خیر انسان در این شبها مضاعف می‌شود، أعمال شر هم همین‌طور است؛ اگر انسان گناهی کند که در زمان‌ها یا مکانهای عادی مستحقّ یک چوب باشد، در شب قدر چوبش متعدّد شده گناهش سنگین‌تر است؛ همان‌طور که ثواب و أجر آن بیشتر است.

یا فرض بفرمائید در یکی از بهترین أمکنه مثلاً در مسجدالحرام در کنار بیت‌الله، اگر خدای ناکرده کسی عمل شنیعی انجام دهد عقابش چند برابر است.

چنانکه در زمان امام حسین علیه‌السّلام اتّفاق افتاد؛ وقتی همه مشغول طواف بودند، مردی در پشت مخدّره‌ای در حال طواف بود که دست آن مخدّره آشکار شد و مرد دستش را روی ساعد او گذاشت و دست این مرد به ساعد آن مخدّره چسبید.

قهر خداست! اگر این عمل در بیرون مسجدالحرام انجام می‌شد چه‌بسا چنین نمی‌شد؛ چنانکه بسیاری از افراد بیرون مسجد گناه و حتّی زنا می‌کنند و چنین نمی‌شود. مسجدالحرام با مکانهای دیگر فرق می‌کند؛ مسجدالحرام شرافت ذاتیّه دارد، عظیم است، مکانی است که پیغمبر خدا آمدند و طواف کردند، أمیرالمؤنین علیه‌السّلام طواف کردند، أولیاء خدا طواف کردند، حضرت ابراهیم با کمک حضرت اسماعیل خشت‌های آن را بالا بردند.

این مرد در چنین مکانی مرتکب گناه شد، لذا دستش به ساعد زن چسبید و هر کاری کردند که جدا شود جدا نشد! این قهر خداست! طواف متوقّف شد و مردم اجتماع کردند و کسی را نزد امیر فرستادند و امیر فقها را خواست و فقهای اهل سنّت گفتند: باید دست مرد را قطع کنیم، چون او جنایت کرده است.

امیر پرسید: آیا از آل‌رسول کسی هست؟ گفتند: حسین‌بن‌علی دیشب وارد مکّه شده‌اند. کسی را خدمت حضرت می‌فرستند و حضرت تشریف می‌آورند و رو به قبله می‌ایستند و مدّتی دعا می‌کنند و سپس دست آنها را از هم جدا می‌نمایند. امیر از حضرت سؤل می‌کند که: آیا این مرد را مجازات کنیم؟ حضرت می‌فرمایند: نخیر! [۳]

چه‌بسا وجهش این باشد که همین عقوبت که آبروی او در میان این همه جمعیّت در مسجدالحرام رفته کفایت می‌کند و توبه او حساب می‌شود.

غرض اینکه در بعضی از أمکنه گناه انسان مضاعف می‌شود و چنانکه اگر انسان در بعضی از أزمنه گناهی مرتکب شود این گناه مضاعف می‌شود. أعمال خیر هم به همین نحو است؛ تَسْبیحَةٌ بِمَکَّةَ تَعدِلُ خَراجَ العِراقَیْنِ یُنفَقُ فی سَبیلِ اللَهِ عَزَّوجَلَّ. [۴] «اگر انسان در مکّه یک «سبحانَ الله» بگوید، برابر با انفاق خراج و مالیّات عراقَین (بصره و کوفه که خراج بسیار زیادی داشته است) می‌باشد.» یک «سبحانَ الله»! با اینکه اگر این را در منزل بگوید چنین نیست. یا مثلاً اگر در مسجدالحرام «لا إلهَ إلاّ الله» بگوید یا تسبیحات أربعه بگوید یا قرآن بخواند چقدر فضیلت دارد. [۵]

مقصود اینکه: اگر انسان در مکانهای مخصوصِ عبادت یا زمانهای مخصوصِ عبادت پروردگار عملی انجام دهد مضاعف می‌شود؛ أعمال خیر به‌صورت مضاعف بالا می‌رود و أعمال شرّ به‌صورت مضاعف انسان را پایین می‌آورد. أعمال شر خدای ناکرده انسان را به أسفل‌السّافلین می‌کشاند و أعمال خیر انسان را به أعلی‌عِلّیّین می‌رساند.

خداوند متعال به حضرت آدم خطاب فرمود: یا ءَادَمُ! قُلْ لِوُلْدِکَ أَن‌یَحفَظوا أَنْفُسَهُم فی رَجَبٍ؛ فَإنّ الخَطیئَةَ فیهِ عَظیمَةٌ. «ای آدم! به فرزندان خود سفارش کن که خود را در ماه رجب حفظ کنند.» چرا؟ فَإنّ الخَطیئَةَ فیهِ عَظیمَةٌ. «چون گناه در این ماه بزرگ شمرده شده است.» ممکن است یک خطا در غیر این ماه گناه کوچکی باشد، أمّا خدای ناکرده اگر انسان آن را در ماه رجب مرتکب شود گناه بزرگی محسوب گردد.

لذا مراقبه در جمیع ماهها لازم و واجب است، ولی سالک راه خدا در این سه ماه پیش رو باید مراقبه بیشتری داشته باشد. یکی از آنها که ماه رجب باشد، از أشهُر حُرُم بوده، ولی ماه شعبان و رمضان از أشهر حرم نیست.

مرحوم آیه‌الله قاضی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه می‌فرمودند: در ماههای حرام که رجب از آنهاست، باید مراقبه به نحو أکمل و أتمّ باشد و شبها بیدار باشید و برای آخرت خود توشه بردارید.

شبهای ماه رجب بسیار فضیلت دارد؛ آقا رضوان‌الله‌تعالی‌علیه کراراً می‌فرمودند: أولیاء خدا همیشه انتظار ماه رجب را کشیده و از خدا می‌خواستند که به آنها عمر دهد تا بتوانند ماه رجب آینده را درک کنند. چرا؟ برای اینکه سالک راه خدا در ماه رجب می‌تواند توشه سال خود را بردارد.

برخی از دستورات و أعمال ماه رجب

لذا علاّمه والد می‌فرمودند: در هریک از این سه ماه روزی یک جزء قرآن خوانده شود، نه تنها در ماه مبارک رمضان که بهار قرآن است، بلکه در ماه رجب و شعبان نیز روزی یک جزء قرآن خوانده شود.

می‌فرمودند: أذکار توحیدی در ماه رجب بیشتر گفته شود. اگر انسان خسته و ملول نشود می‌تواند هر شب ذکر «لا إله إلاّ الله» را تا مرز هزار مرتبه بگوید و اگر چنانچه تمایل و اشتیاق بیشتری داشته باشد می‌تواند بیشتر بگوید.

مرحوم آقای قاضی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه می‌فرمودند: در ماه رجب ذکر یونسیّه را از چهارصد مرتبه تا هزار مرتبه بگوئید. این کلام درباره افرادی است که تعداد ذکرشان بالا باشد و برای همه سالکین نیست و آنهائی که خسته و ملول می‌شوند باید قبل از خسته‌شدن ذکر خود را قطع کنند، چون عبادت در حال خستگی و ملالت، موجب پس‌زدن نفس شده و برای نفس ضرر دارد.

پس شخص جوانی که هفده یا بیست سال دارد و مثلاً پنجاه مرتبه ذکر یونسیّه می‌گوید، می‌تواند در صورت اشتیاق در ماه رجب، آن را تا صد یا صدوپنجاه مرتبه افزایش دهد و نباید هزار مرتبه بگوید، و افرادی‌که مثلاً دویست مرتبه ذکر یونسیّه دارند اگر اشتیاق داشتند مانعی ندارد چهارصد یا حتّی پانصد مرتبه بگویند.

علی أیّ حال، ماه رجب ماه بسیار مبارکی بوده و اذکار توحیدی در آن مستحب می‌باشد. در روایت داریم که اگر کسی هزار مرتبه ذکر مبارک «لا إلهَ إلاّ الله» را بگوید چقدر فضیلت داشته و چه ثوابهائی بر آن مترتّب می‌شود. و مستحبّ است در مجموع این ماه هزار مرتبه سوره «قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ» را بخواند و حتّی در بعضی روایات ده‌هزار مرتبه آمده است. [۶]

آقا رضوان‌الله‌تعالی‌علیه درباره أدعیه این ماه می‌فرمودند که: غالب این أدعیه ناظر به توحید است؛ مثل دعای: اللَهُمَّ یا ذا المِنَنِ السّابِغَةِ و الأَلآءِ الوازِعَةِ و الرَّحْمَةِ الواسِعَةِ و القُدْرَةِ الجامِعَةِ... یا دعای: یا مَن یَملِکُ حَوآئِجَ السّآئِلینَ و یَعلَمُ ضَمیرَ الصّامِتینَ... و دعاهای دیگری که در این ماه وارد است.

بعضی از این أدعیه برای روز اوّل ماه رجب یا روزی خاصّ است و بعضی برای هر روز ماه رجب وارد شده و بعضی بعد از نماز سفارش شده و بعضی مطلق است؛ إن‌شاءالله رفقا از این دعاها که در مفاتیح ذکر شده است غافل نباشند. [۷]

اینها عظمت ماه رجب را می‌رساند، چرا؟ چون عموم اینها ناظر به توحید است و اذکاری هم که در این ماه وارد است، مثل ذکر تهلیل، توحید را می‌رساند و اصلاً این ماه، ماه توحید است، شهرالله است.

کیفیّت فیوضات در ماه رجب، شعبان و رمضان

رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم فرمودند: أَلا إنّ رَجَباً شَهْرُ اللَهِ و شَعْبانَ شَهْری و رَمَضانَ شَهْرُ أُمَّتی. [۸] «ماه رجب ماه خداست و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امّت من است.»

ماه رمضان سفره گسترده خداوند است که همگان، خاصّ و عام، از آن استفاده می‌کنند، لذا در این روایت شریف «شهر امّت» نامیده شده است. فیوضات ماه شعبان کمی خاص‌تر است و هرکسی از آن بهره‌مند نمی‌شود و برای استفاده از آن باید مراقبه و توجّه داشت و عبادت کرد و روزه گرفت، لذا این ماه به پیامبر اکرم صلّی‌الله علیه‌وآله‌وسلّم نسبت داده شده است. ماه رجب خاص‌تر از ماه شعبان است و فقط عدّه محدودی از فیوضات آن بهره‌مند می‌شوند، لذا به خود خداوند نسبت داده شده و در برخی از روایات ماه أمیرالمؤنین علیه‌السّلام محسوب گشته است، [۹] و به همان مقدار که دائره ولایت از نبوّت خاص‌تر است، افرادی‌که در ماه رجب استفاده می‌کنند نیز از بهره‌مندان در ماه شعبان کمترند.

ماه رمضان أفضل الشّهور است و در آن هم نعمت‌های توحیدی یافت می‌شود و هم فیوضات و نعمت‌های مادون توحید، لذا در این ماه متّقی و غیرمتّقی هریک به نوبه خود بهره می‌برند، ولی آنچه در رجب ریزان است بهره‌های توحیدی است و لذا همگان استفاده نمی‌نمایند.

رَجَبٌ شَهْرُ اللَهِ الأَصَبُّ. [۱۰] «رجب ماهی است که رحمت خدا در آن ریزان است.» یعنی رحمت إلهی چنان می‌بارد که اگر کسی ظرفش را آماده کند تمام ظرف پر می‌شود و خداوند دلها و أوعیه را از رحمت خود إشراب می‌فرماید. ولی مهم این‌است‌که خود را برای استفاده در این ماه آماده نمائیم.

حرمت و فضیلت ماه رجب

أهل جاهلیّت حرمت این ماه را می‌دانستند و آن را تکریم نموده و بزرگ می‌داشتند و قتال در این ماه را بر خود حرام می‌شمردند. أهل جاهلیّت تمام عمر خود را به جنگ می‌گذراندند و همیشه برای کشت و کشتار و مجادله و محاربه و مقاتله آماده بودند؛ به مجرّد اینکه به کسی توهین می‌شد شمشیر خود را کشیده و جنگ می‌کردند، ولی در این ماه و ماههای حرام جنگ را منع کرده بودند. وقتی اسلام آمد این عمل مثبت آنها را تثبیت فرمود و حرمت جنگ در ماه رجب را صحّه گذاشته و تثبیت نمود.

ماه رجب بسیار فضیلت دارد، حتّی افرادی‌که بی‌دین و بت‌پرست بودند اگر کسی به آنها ظلم و دشمنی می‌کرد می‌گفتند صبر کنید و مهلت می‌خواستند تا ماه رجب شود و در ماه رجب علیه ظالم دعا می‌کردند و دعایشان هم مستجاب می‌شد! [۱۱]

روزه‌گرفتن در این ماه بسیار تأکید شده است و در روایتی ثواب و فضیلت روزه روز اوّل، روز دوّم، روز سوّم و همین‌طور تا آخر ماه را بیان می‌کند، [۱۲] به‌خصوص أیّام‌البیض که روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه است و به‌خصوص روز پانزدهم ماه و از همه مهمتر روز بیست‌وهفتم است که روز مبعث حضرت خاتم الأنبیاء محمّد مصطفی صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم بوده و یکی از چهار روزی است که به فضیلت روزه ممتاز می‌باشد. [۱۳]

مرحوم آیه‌الله میرزا جوادآقا ملکی تبریزی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه بعد از اینکه أعمال ماه رجب را نقل کرده و اجمالاً فضائل این ماه را بیان می‌کنند، کلامی دارند که بسیار پر معنی است، می‌فرمایند:

و بِالجُملَةِ فَضآئِلُ هَذا الشَّهرِ لایُحیطُ بِها العُقول. [۱۴] «و بالجمله فضائل ماه رجب آن‌قدر زیاد است که عقول بشر نمی‌تواند به فضائل این ماه احاطه پیدا کند.»

پس باید دوستان و رفقا سعی کنند در تمام آنات و لحظات این ماه شدّت مراقبه و شدّت توجّه به عالم توحید را داشته باشند، بلکه میرزا جوادآقای ملکی تبریزی می‌فرمایند: حتّی نسبت به خطوراتی که در این ماه بر قلب انسان می‌آید و تحت اختیار او نیست باید مراقبه داشت. [۱۵] یعنی انسان باید خطورات قلبی خود را نیز کنترل کند و توجّه و مراقبه او آن‌قدر تام باشد که خطورات او نیز توحیدی شود و إن‌شاءالله به لطف و عنایت پروردگار و جدّ و جهدی که در این ماه به‌واسطه مراقبه انجام می‌شود، از این عالم و از این نشئه عبور کرده و قلبش متوجّه نشئه آخرت گردد.

اللهمّ صَلّ علی محمّد و ءَال محمّد و عجِّل فرجَهم و العَن عدوَّهم

مجلس پنجاه‌وهشتم؛ مراقبات ماه رجب (۲)

أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم

بِسمِ اللَهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم

الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ و صَلّی اللَهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمّدٍ و ءَالِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ

و لَعنَةُ اللَهِ عَلی أعدآئِهِم أجمَعینَ مِنَ الأَنَ إلی قیامِ یَومِ الدّینِ

و لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ العَلیِّ العَظیم

در جلسه گذشته عرض شد که در زمان یا مکانهای خاص آثار أعمال مضاعف می‌شود؛ یعنی ثواب أعمال خیر و عقوبت أعمال شر مضاعف می‌گردد.

مثلاً ثواب تلاوت یک آیه قرآن در ماه رمضان برابر با ختم قرآن است و این به‌خاطر شرافت این ماه می‌باشد. [۱۶] چنانکه در شب قدر ثواب عبادت، آن‌قدر مضاعف می‌شود که از عبادت هزار ماه فضیلتش بیشتر است؛ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ. [۱۷] یا عبادت در نیمه ماه شعبان فضیلت بسیار دارد و بیتوته‌کردن و إحیاء این شب مستحبّ مؤّد است. همچنین إحیاء و عبادت در شب بیست‌وهفتم ماه رجب بلکه تمام شبهای این ماه بسیار مطلوب است؛ این زمانها فضیلت و شرافتی دارد که موجب می‌شود آثار أعمال مضاعف شود، حال آن فضیلت از هر منشئی سرچشمه گرفته باشد.

همچنین عرض شد که عبادت در بعضی از مکانها مثل بیت‌الله الحرام نیز مضاعف می‌شود؛ در روایت داریم که: و تَسْبیحَةٌ بِمَکَّةَ تَعدِلُ خَراجَ العِراقَیْنِ یُنفَقُ فی سَبیلِ اللَهِ عَزَّوجَلَّ. [۴] «اگر انسان در مکّه یک «سبحانَ الله» بگوید برابر با انفاق خراج عراقَین در راه خدا می‌باشد.»

تأکید بر استغفار در ماه رجب

یکی از أعمال ماه رجب که بر آن تأکید شده و بسیار مهمّ است استغفار می‌باشد؛ مَن قالَ فی رَجَبٍ: أَسْتَغْفِرُ اللَهَ الَّذی لا إلَهَ إلاّ هُوَ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ و أَتوبُ إلَیهِ، مِائَةَ مَرَّةٍ و خَتَمَها بِالصَّدَقَةِ، خَتَمَ اللَهُ لَهُ بِالرَّحْمَةِ و المَغْفِرَةِ. و مَن قالَها أَرْبعَ مِائَةِ مَرَّةٍ، کَتَبَ اللَهُ لَهُ أجْرَ مِائَةِ شَهیدٍ. [۱۹]

«هرکسی در ماه رجب صد مرتبه بگوید: أَسْتَغْفِرُ اللَهَ الَّذی لا إلَهَ إلاّ هُوَ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ و أَتوبُ إلَیهِ، سپس صدقه دهد، خداوند عمل او را به رحمت و مغفرت و آمرزش ختم می‌کند. و هرکس این ذکر را چهارصد مرتبه بگوید خداوند برای او ثواب صد شهید را می‌نویسد.»

این به اعتبار شرافت ماه رجب است، البتّه خود استغفار شرافت داشته و بسیار مطلوب است؛ کانَ رَسولُ اللَهِ صَلَّی‌اللَهُ‌عَلَیهِ‌وءَالِهِ‌وسَلَّمَ لایَقومُ مِن مَجلِسٍ و إن خَفَّ حَتَّی یَسْتَغْفِرَ اللَهَ خَمْسًاوعِشْرینَ مَرَّةً. [۲۰]

«رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم از هیچ مجلسی برنمی‌خواستند مگر اینکه بیست‌وپنج مرتبه استغفار می‌کردند، گرچه مکثشان در آن مجلس کوتاه بود.»

این مضمون در روایات آمده است که: کسی‌که گناه انجام می‌دهد و نمی‌تواند دست از گناه بردارد هرچه نماز بخواند و بیداری شب داشته باشد و عبادت کند، مثمر ثمر نخواهد بود.

همچنین اگر کسی شب تا به صبح عبادت کند و خود را به رنج و تعب بیاندازد، تا مادامی که صفحه دل او پاک نشده عبادات و زحمات او فائده‌ای ندارد. [۲۱]

برخی از علمای اخلاق و عرفان نیز این‌چنین تشبیه کرده‌اند که: اگر بخواهید بذری بکارید و محصول سالمی داشته باشید باید زمین آن مساعد و بکر بوده و از حشراتی که مانع رشد گیاه هستند دور باشد و إلاّ چه‌بسا گیاهی که می‌روید اصلاً قابل استفاده نباشد. دل انسان هم همین‌طور است، دل و روحی که به گناه آلوده شده است، هرچه صاحب آن عبادت کند مفید فائده نخواهد بود و به حقیقت نخواهد رسید و هر عبادتی که در این دل بکارد از درجه اعتبار ساقط بوده و ثمری ندارد. [۲۲]

ثمره پاک‌نمودن دل از آلودگی‌ها

از اینجا درجه و مرتبه رفیعه استغفار مشخّص و مبیّن می‌شود؛ استغفار یعنی توبه‌کردن از گناه که أقلّ مراتب آن ندامت و پشیمانی است و اینکه دیگر به دنبال گناه نرود و آن را ترک نماید و تا این استغفار نیاید زمین دل پاک نمی‌شود.

لذا اولیاء خدا ابتدا به سالکین راه خدا دستور توبه و استغفار داده، سپس به ایشان ذکر می‌دادند؛ یعنی ذکر «لا إلهَ إلاّ الله» که بعد از توبه نباشد آن أثر را ندارد.

طبق این مبناست که در ماه رجب استغفار وارد شده و مرحوم قاضی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در این ماه نیز دستور توبه‌ای که در یکشنبه ماه ذی‌القعده وارد است را توصیه می‌فرمودند.

دستور توبه برای این‌است‌که أذکار انسان در ماه رجب که ماه توحید است و «شَهرُ اللهِ الأصَبّ» می‌باشد، از اعتبار خاصّ خود برخوردار باشد و این بذر در نفس و قلبی پاشیده شود که پاک و خالی از گناه باشد، أعمّ از گناه ظاهری که عامّه مردم انجام می‌دهند و گناه باطنی که برای خواصّ گناه به شمار می‌آید. اگر صفحه دل انسان از غیر خدا پاک نباشد ذکر «لا إلهَ إلاّ الله» بیش از آنچه عوام مردم می‌گویند أثر نخواهد داشت.

صفحه دل مؤن باید متوجّه پروردگار بوده و به یاد او باشد تا أذکاری که می‌گوید آن اعتبار خاصّ خود را داشته و آثار و لوازمی که برای آن متصوّر است بر آن مترتّب شود و إلاّ از آن کیفیّت عالی برخوردار نخواهد بود.

ممکن است انسان صد مرتبه «لا إلهَ إلاّ الله» بگوید ولی آن‌قدر بهره ببرد که قابل حصر و عدّ نباشد، این در چه صورتی است؟ درصورتی‌که صفحه دل انسان از غیرخدا پاک باشد، بخل و حسد و سوء ظنّ به مؤن نداشته باشد، در خودش باشد، به فکر خودش باشد، به فکر بدبختی خود باشد و ذلّت خود را در مقابل پروردگار حس کند و خلاصه جز خدا نبیند و همیشه در حال انکسار و ذلّت نسبت به خداوند علیّ أعلی باشد و آنی و کمتر از آنی از پرورگار غافل نگردد و محبّت پروردگار در دل او بجوشد و تجلّی کند، تا آن «لا إلهَ إلاّ الله» أثر خود را بگذارد.

اگر انسان یک «لا إلهَ إلاّ الله» در حال جذبه إلهی بگوید، این «لا إلهَ إلاّ الله» با ذکری که انسان می‌گوید و در فکر منزل یا عیال است، در فکر مطالعه و مباحثه یا در فکر چه‌وچه است، زمین تا آسمان تفاوت می‌کند! جَذْبَةٌ مِن جَذَباتِ الرَّحْمَنِ تُوازی عِبادَةَ الثَّقَلَیْنِ. [پانویس]از جملات معروف و دائر در کتب أهل سلوک و عرفان است، و برخی آن را به رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله منتسب نموده‌اند؛ و مرحوم علاّمه آیه‌الله والد قدّس‌سرّه در کتاب شریف الله‌شناسی، ج۱، ص۲۱۸، و معادشناسی، ج۹، ص۴۵۷، سند آن را مورد بررسی قرار داده‌اند.

در الله‌شناسی این‌چنین آورده‌اند:

این عبارت را شیخ نجم‌الدّین رازی در مرصادالعباد در چهار مورد ذکر کرده است؛ در سه موضع ص۲۱۲ و ۲۲۵ و ۵۱۱ بدون استناد به کسی برای مطلب خود شاهد آورده است؛ و در یک موضع (ص۳۶۹) آن را استناد به پیغمبر داده است و گفته است: و قالَ النَّبیُّ صَلَّی‌اللهُ‌عَلیهِ‌وءَالِهِ‌وسَلَّمَ: جَذبَةٌ مِن جَذَباتِ الحَقِّ تُوازی عَمَلَ الثَّقَلَینِ.

و أیضاً همین شیخ مؤلّف در رساله‌عشق‌وعقل ص۶۴، آن را بدون استناد به کسی ذکر نموده است؛ و تعلیقه‌زننده بر این کتاب در ص۱۰۹ گوید:

«این کلام از سخنان أبوالقاسم ابراهیم‌بن‌محمّد نصرآبادی است که از أکابر متصوّفه قرن چهارم (متوفّای ۳۷۲) می‌باشد.

جامی در شرح حال ابراهیم أدهم با مختصر اختلافی این عبارت را آورده است: جَذبَةٌ مِن جَذَباتِ الحَقِّ تُربی عَملَ الثّقَلَینِ. أبوسعید أبوالخیر نیز با تعبیر «کما قالَ الشَّیخ» این عبارت را ذکر کرده است. (أسرارالتّوحید، چاپ طهران، ص۲۴۷) مولانا جلال‌الدّین نیز در مثنوی فرموده است:

این‌چنین سیری است مستثنی ز جنس کآن فزود از اجتهاد جنّ و إنس

این‌چنین جذبی است نی هر جذب عام که نهادش فضل احمد والسّلام

(نقل از کتاب فیه‌مافیه به تصحیح فروزانفر)»

پانویس

۱. إقبال‌الأعمال، ج۳، ص۲۳۶.

۲. همان‌مصدر، ص۲۳۲ و ۲۳۵.

۳. تهذیب‌الأحکام، ج۵، ص۴۷۰.

۴. من‌لایحضره‌الفقیه، ج۲، ص۲۲۷.

۵. همان‌مصدر.

۶. إقبال‌الأعمال، ج۳، ص۲۱۶ و ۲۱۷.

۷. مفاتیح‌الجنان، ص۱۳۲ تا ۱۳۶.

۸. وسآئل‌الشّیعة، ج۱۰، ص۴۷۶.

۹. المقنعة، ص۳۷۳ و ۳۷۴.

۱۰. وسآئل‌الشّیعة، ج۱۰، ص۳۱۵.

۱۱. إقبال‌الأعمال، ج۳، ص۱۸۱؛ و الأمالی شیخ صدوق، ص۵۳۴.

۱۲. فضآئل‌الأشهرالثّلاثة، ص۲۴.

۱۳. تهذیب‌الأحکام، ج۴، ص۳۰۵.

۱۴. المراقبات، ص۷۰.

۱۵. و مِن مُراقباتِ هذا الشّهرِ أن‌یعرِفَ السّالکُ معنی الشّهرِ الحرامِ و حقَّه، حتّی یُراقبَه فی حرکاتِه و سکناتِه، بل و خطراتِ قلبِه. (همان‌مصدر، ص۷۷)

«و از جمله مراقبت‌های این ماه آن‌است‌که: سالک راه خدا معنای ماه حرام و حقّ آن را بشناسد تا اینکه در حرکات و سکنات و حتّی در خطورات قلبی خود حرمت آن را حفظ کند.»

۱۶. فضآئل‌الأشهرالثّلاثة، ص۷۸.

۱۷. آیه ۳، از سوره ۹۷: القدر.

۱۸. من‌لایحضره‌الفقیه، ج۲، ص۲۲۷.

۱۹. إقبال‌الأعمال، ج۳، ص۲۱۶.

۲۰. عدّه‌الدّاعی، ص۲۶۵.

۲۱. حضرت رسول اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم در ضمن وصایای خود به جناب أبوذر می‌فرمایند: یا أباذَرٍّ! مِلاکُ الدّینِ الوَرَعُ و رَأسُهُ الطّاعَةُ. یا أباذَرٍّ! کُنْ وَرِعًا تَکُنْ أعبَدَ النّاسِ و خَیرُ دینِکُمُ الوَرَعُ.

یا أباذَرٍّ! فَضلُ العِلمِ خَیرٌ مِن فَضلِ العِبادَةِ. و اعْلَمْ أنّکُم لَو صَلَّیْتُم حَتّی تَکونوا کَالحَنایا و صُمْتُم حَتّی تَکونوا کَالأوْتارِ مایَنفَعُکُم ذلِکَ إلاّ بِوَرَعٍ. یا أباذَرٍّ! إنّ أهلَ الوَرَعِ و الزُّهدِ فی الدُّنیا هُم أولیآءُ اللهِ تَعالَی حَقًّا. مکارم‌الأخلاق، ص۴۶۸

همچنین حضرت أمیرالمؤنین علیه‌السّلام می‌فرمایند: لا خَیرَ فی نُسُکٍ لا وَرَعَ فیهِ. (المحاسن، ج۱، ص۵)

امام صادق علیه‌السّلام نیز به یکی از اصحاب خود فرمودند: أُوصیکَ بِتَقوَی اللهِ و الوَرَعِ و الاِجتِهادِ. و اعْلَمْ أنّهُ لایَنفَعُ اجْتِهادٌ لا وَرَعَ فیهِ. (الکافی، ج۲، ص۷۶)

درباره اثر مخرّب گناه بر قلب، شیخ کلینی (ره) از امام صادق علیه‌السّلام روایت می‌کند که فرمودند: کانَ أبی علَیهِ‌السّلامُ یَقولُ: ما مِن شَی‌ءٍ أفسَدَ لِلقَلبِ مِن خَطیئَةٍ. إنّ القَلبَ لَیُواقِعُ الخَطیئَةَ فماتَزالُ بِهِ حَتّی تَغلِبَ علَیهِ فَیَصیرُ أعلاهُ أسفَلَهُ. (همان‌مصدر، ص۲۶۸) و نیز أبوبصیر از امام صادق علیه‌السّلام نقل می‌کند که آن حضرت فرمودند: إذا أذنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فی قَلبِهِ نُکتَةٌ سَودآءُ فإن تابَ انْمَحَتْ و إن زادَ زادَتْ حَتّی تَغلِبَ علَی قَلبِهِ فلایُفلِحُ بَعدَها أبَدًا. همان‌مصدر، ص۲۷۱

۲۲. ریاض‌السّالکین، ج۵، ص۳۳؛ و جامع‌السّعادات، ج۱، ص۲۸۱ و ۲۸۲.

مطالب جدید