گلشن احباب جلد نهم - جلسه صد و بیست و دوم؛ حُسن خلق، دحوالأرض.
روایاتی درباره حسن خلق وجود دارد که حسن خلق برای دنیا و آخرت انسان بسیار نافع است. امروز إنشاءالله دو روایت نفیس را از رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم خدمت سروران مکرّم عرض میکنم که مدّ نظر داشته و عمل نمایند.
روایت اوّل: حضرت میفرمایند: ما مِن شَیْءٍ أَثقَلَ فی المِیزانِ مِن حُسْنِ الخُلُقِ. [۱] در میزان أعمال چیزی سنگینتر از حسن خلق نیست!» خیلی عجیب است؛ یعنی در میزان و ترازو، خوشاخلاقی از عبادات و دیگر أعمال حسنه، وزنش بیشتر و سنگینتر است.
روایت دوم: حضرت میفرمایند: إنّ حُسْنَ الخُلُقِ ذَهَبَ بِخَیْرِ الدُّنْیا و الأَخِرَةِ. [۲] خوشاخلاقی، خیر دنیا و آخرت را با خود برده و به خود اختصاص داده است.»
حسن اخلاق معنای عامّی دارد که شامل تواضع در رفتار و خوب سخنگفتن و با دیگران با روی باز برخورد داشتن میشود. خودِ تواضع دائرهاش خیلی وسیع است.
از خدمت حضرت امام صادق علیهالسّلام پرسیدند: ما حَدُّ حُسْنِ الخُلُقِ؟ «حدّ و تعریف حسن خلق چیست؟» حضرت فرمودند: تُلینُ جانِبَکَ و تُطیبُ کَلامَکَ و تَلْقَی أَخاکَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ. [۳] نسبت به دیگران با تواضع و نرمی برخورد کنی و نیکو سخن بگوئی و با روی گشاده با برادرت دیدار کنی.»
لذا یکی از دستورالعملها برای مؤمنین همین خوشرفتاری و تبسّم است؛ تبسّم برای مؤمن مستحبّ است ولی کثرت ضحک کراهت دارد. ضحک آناستکه دهان انسان باز شود و این مطلوب نیست! متبسّمبودن مستحبّ است!
در مقابل، خداوند کراهت دارد که شخصی عبوس و گرفته باشد. مؤمن باید بشّاش باشد؛ المؤمن ... هَشّاشٌ بَشَّاشٌ لا بِعَبّاسٍ. [۴] مؤمن نرمخوی و گشادهروی است و عبوس و ترشروی نمیباشد.»
أمیرالمؤمنین علیهالسّلام آنقدر بشّاش بودند که دشمنان ایشان و غاصبین خلافت برای اینکه خلافت را از أمیرالمؤمنین بگیرند بهانه آورده میگفتند: ذاکَ رَجُلٌ فیهِ دُعابَةٌ. [۵] أمیرالمؤمنین آدمی است که مزاح و شوخی میکند.» و صلاحیّت خلافت را ندارد.
مزاحی که أمیرالمؤمنین میکردند چه مزاحی بود؟ مزاحهای سنگین و همراه وقار و متانت؛ مثلاً روزی پیغمبر صلّیاللهعلیه وآلهوسلّم همراه أمیرالمؤمنین علیهالسّلام نشسته و مشغول تناول خرما بودند. رسول خدا هرچه خرما میل میفرمودند هستهاش را جلوی أمیرالمؤمنین میگذاشتند، به این هم اکتفا نکرده آخرالأمر فرمودند: یا علی! چقدر زیاد خرما خوردهای!
مزاح رسول خدا را ببینید چقدر لطیف است! فرمودند: چقدر زیاد خرما خوردی! أمیرالمؤمنین هم فرمودند: کسی زیاد خرما خورده که با هستهاش خورده است! [۶]
یا مثلاً روزی یکی از اصحاب که قدّ بلندی داشت بیادبی کرد و به مزاح کفش حضرت را بالای ستون قرارداد تا حضرت که قدّشان کوتاهتر بود نتوانند بردارند، حضرت هم ستون مسجد را بلندکرده گذاشتند روی دشداشه عربی آن مرد. هر کار کرد بلند شود نتوانست! به حضرت عرض کرد: اشتباه کردم! غلط کردم! ببخشید! حضرت هم فرمودند: دیگر این کار را تکرار نکن! سپس ستون را برداشتند. [۷]
این شخص بیادبی کرده بود؛ کسی با امام خودش چنین مزاحی نمیکند! ولی حضرت هم جوابش را با مزاح دادند.
مزاحهای حضرت اینچنین بود؛ خیلی لطیف و سنگین! أمّا مزاحی که همراه حرف زشت باشد، مزاحی که توأم با فحش و اهانت باشد، شرعاً حرام است.
حسن خلق مسألهای است که باید در تمام شؤون زندگی پیاده شود. باید در خانه نسبت به زن و فرزند و در بیرون نسبت به کلّ افرادیکه انسان با آنها سر و کار دارد، رعایت شود. این روایاتی را که ذکر کردم باید همیشه نصبالعین خود قرار دهیم.
انسان از بیرون آمده، خسته است، کار کرده، تحمّلش را از دست داده، به ناگاه دادی سر اهل بیت بزند که غذای ما را بیاور! این بیچاره چه گناهی کرده؟! کلفَت شما که نیست! فَإِذَا دَخَلْتُم بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَی أَنفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِنْ عِندِ اللَهِ مُبَرَکَةً طَیِّبَةً. [۸] وقتی وارد منزل میشوید سلام کنید که تحیّتی از جانب خدا بوده و مبارک و پاک و طیّب است.»
میگویند: نه آقا، مرد نباید سلام کند! چه کسی این را گفته است؟!
این خلاف آیه شریفه است. مرد باید حکم خدا را اجرا نماید، برای خدا کار کند و هرگاه وارد خانه میشود باید سلام نماید.
در روایت داریم که: هرگاه وارد منزل شدید به اهل منزل سلام کنید و بگوئید: السّلامُ عَلَیکُم. و اگر کسی در منزل نبود بگوئید: السّلامُ عَلَیْنا مِن رَبِّنا. و مستحبّ است که انسان در هنگام ورود به منزل سوره قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ را بخواند که موجب برکت است و فقر را از بین میبرد. [۹]
اینها دستورات دین است. هرچه انسان با عیال و فرزندان خود خوشرفتارتر باشد بهرهاش بیشتر است. انسان باید با همکارش، رفیقش و با افرادیکه با آنها معاشرت دارد، با رفتگر کوچه، با تمام ایشان خوشرفتار باشد. نباید برای خودش نسبت به رفتگر تفوّقی ببیند! از کجا معلوم که او نزد خدا بالاتر نباشد؟!
شخصی خدمت مرحوم علاّمه والد رضواناللهتعالیعلیه نشسته بود، به ایشان عرض کرد: آقا فلانی إخلاصش بیشتر است! آقا فرمودند: از کجا، از کجا معلوم؟ إخلاص یک امر نفسانی بوده و مُبرزی ندارد. با زیاد عبادتکردن یا کم عبادتکردن که إخلاص افراد معلوم نمیشود! شاید آن عبادت زیاد ناخالصی داشته باشد؛ چه کسی میداند؟!
بله، میتوان تشخیص داد که چه کسی ظاهرالصّلاحتر است، أمّا إخلاص با رفتار شخص معلوم نمیشود.
انسان در تمام مراحل زندگی باید حسن خلق و خوشرفتاری را همراه داشته باشد؛ اگر سعادت دنیا و آخرت را میخواهید باید با عیال و بچّهها خوشرفتار باشید، ولی این امر بدین معنا نیست که هرچه عیال گفت، بگوئید: سمعًا و طاعةً! نه، اگر عیال حرف خلافی بزند نباید قبول کنید! چگونه قبول نکنید؟ بر سر او داد بکشید یا او را بزنید؟! نه! بلکه میتوانید با اخلاق خوش به او بگوئید: اینطور نیست! اداره زندگی با مرد است، تدبیر منزل با مرد است، ولی باید این وظائف را با اخلاق پسندیده انجام دهد.
حیفم آمد این دو روایت را برای عزیزان نگویم، چون تا وقتیکه از این دنیا میرویم باید حسن خلق همراه ما باشد تا بتوانیم بهره ببریم، تا إنشاءالله همراه خیر دنیا و آخرت باشیم.
۱. عیونأخبارالرّضا علیهالسّلام، ج۲، ص۳۷.
۲. الخصال، ج۱، ص۴۲.
۳. منلایحضرالفقیه، ج۴، ص۴۱۲.
۴. الکافی، ج۲، ص۲۲۹.
۵. بحارالأنوار، ج۳۱، ص۳۹۰، به نقل از: الفآئقفیغریبالحدیث، ج۳، ص۱۶۸.
۶. زهرالرّبیع، ص۷.
۷. همانمصدر، ص۳۸۳ و ۳۸۴.
۸. قسمتی از آیه ۶۱، از سوره ۲۴: النّور.
۹. إذا دَخَلَ أحَدُکُم مَنزِلَه فلیُسَلِّمْ علَی أهلِهِ یَقولُ: السّلامُ علَیکُم. فإن لَمیَکُنْ لَهُ أهلٌ فلْیَقُلْ: السّلامُ علَینا مِن رَبِّنا. و لْیَقرَأْ: قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ حینَ یَدخُلُ مَنزِلَهُ؛ فإنّهُ یَنفی الفَقرَ. ( الخصال، ج۲، ص۶۲۶)