حُسن خلق، دحوالأرض

گلشن احباب جلد نهم - جلسه صد و بیست و دوم.

أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم

بِسمِ اللَهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم

الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ و صَلّی اللَهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمّدٍ و ءَالِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ

و لَعنَةُ اللَهِ عَلی أعدآئِهِم أجمَعینَ مِنَ الأَنَ إلی قیامِ یَومِ الدّینِ

و لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ العَلیِّ العَظیم[۱]

روایاتی درباره ارزش حُسن خُلق

مزاح‌های أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام

پیاده نمودن حُسن خلق در تمام شؤون زندگی

فضیلت شب و روز دحوالأرض

نعمت‌های ظاهری و باطنی دحوالأرض

ظهور خداوند در عالم

انیشتین با اینکه ریاضی‌دانی غیرمسلمان بود، در خاطراتش می‌گوید: این عالم خدائی شنوا و بینا دارد، خدائی عالم دارد، چون ما هر موجودی را که می‌بینیم در آن علم وجود دارد؛ مثلاً یک سوسک کوچک که در حال راه‌رفتن باشد متوجّه تعقیب شما که بشود می‌دود و تند حرکت می‌کند یا یک کرم کوچک که أصلاً به چشم نمی‌آید اگر در حال راه‌رفتن، شما دست‌تان را مقابل او بگذارید مسیر خود را تغییر می‌دهد، و اینها علم است. و معلوم است که یک علمی در تمام این عالم حکومت دارد که همان خدا باشد. این گوش که می‌شنود باید منشأی داشته باشد که همان خداست.

انیشتین با معارف آشنائی نداشت. اگر چند سالی با کتاب إلهی مأنوس بود خیلی راحت‌تر استفاده می‌کرد و بهره بیشتری می‌برد.

تمام این عالم را خدا خلق نموده، کجا باید به دنبال او بگردیم؟

زهی نادان که او خورشید تابان

به نور شمع جوید در بیابان[۲]

ما این خورشید تابان و این خدا را با نور شمع و با عقل کوچک‌مان پیدا کنیم؟! خدا پیداست! آن‌قدر پیداست که از پیدابودنش احساس ناپیدائی می‌کنیم.

یا مَن هوَ اخْتَفَی لِفَرطِ نورِهْ

الظّاهِرُ الباطِنُ فی ظُهورِهْ[۳]

یعنی: «ای آن خدائی که آن‌قدر نورش زیاد است که مخفی شده است!» و این فرمایش حاج ملاّهادی سبزواری مأخوذ از روایات است که: خداوند در پرده‌ها و حجابهای نورانی خودش مخفی است، ولی معنایش این نیست که خدا مخفی شده است، بلکه آن‌قدر نور خدا زیادِ زیادِ زیاد است و آن‌قدر چشم ما ضعیفِ ضعیفِ ضعیف است که نمی‌توانیم او را ببینیم؛ چشمها را باید قوی کرد!

مرحوم علاّمه والد در مسجد قائم می‌فرمودند: خداوند بر همه موجودات إحاطه نوریّه دارد، إحاطه علمیّه دارد، إحاطه وجودیّه و حیاتیّه دارد؛ منتها چشمان ما ضعیف بوده نمی‌بینیم.

بعد می‌فرمودند: تقصیر خدا نیست؛ تقصیر چشم ماست. آقا چشمانت را قوی کن تا خدا را ببینی!

چشم دل باز کن که جان بینی

آنچه نادیدنی است آن بینی[۴]

لزوم مجاهده و عمل

خدایا! به همه ما عنایت کن که چشمانمان قوی شود! خدایا! به ما توفیق بده ریاضت بکشیم؛ یک قدری گرسنگی کشیده، روزه بگیریم، تو را اطاعت کنیم، شبها مقداری بیدار بوده و نماز شب را با حال بخوانیم، حال تضرّع و بکاء داشته باشیم!

اولیاء خدا را که ما دیدیم حالت بکاء داشته و می‌گریستند؛ مرحوم آقای حدّاد رضوان‌الله‌تعالی‌علیه گریه‌های عجیبی داشتند، مرحوم قاضی گریه‌ها داشتند، مرحوم حاج هادی أبهری، مرحوم حاج اللهیاری رحمة‌الله‌علیهم خیلی‌خیلی گریه‌های مفصّل داشتند!

گریه لازم است و این اشک‌ها هرکدام یک لؤلؤ است! فرقی نمی‌کند که در روز باشد یا شب، گرچه در شب بهره انسان بیشتر است.

هر اشکی لؤلؤی بوده و قیمت دارد؛ اشک چشم برای خوف خدا، برای محبّت پروردگار، برای لقاء خدا، تمام اینها قیمت دارد!

باید کار کرد! خواندن کتب عرفا خوب است أمّا مسأله به این ختم نمی‌شود؛ نهایت چیزی که با این کتب به‌دست می‌آید این‌است‌که عرفان علمی انسان کامل می‌شود. فصوص هم که انسان بخواند عرفان علمی او کامل می‌شود که علم حصولی است.

ممکن است علم به این مسائل و تذکّر مطالب توحیدی حالی هم به شکل موقّت بیاورد، ولی حقیقت عرفان به عمل است. کار باید کرد! کار باید کرد! و با عمل و مراقبه است که حقیقت علم و معرفت در قلب وارد می‌شود و توحید حقیقی را انسان می‌چشد و می‌یابد.

در این روز مبارک و روز شریف از خدا بخواهیم تا إن‌شاءالله خداوند ما را به حقیقت علم و معرفت واقف سازد!

اللهمّ صَلّ علی محمّد و ءَال محمّد و عجِّل فرجَهم و العَن عدوَّهم

پانویس

۱. این جلسه در تاریخ ۲۵ ذوالقعدة‌الحرام ۱۴۲۲ برگزار گردیده است.

۲. گلشن‌راز، جواب سؤال دوم، ص۱۹

۳. شرح‌منظومه، ج۲، ص۳۵.

۴. دیوان‌هاتف‌اصفهانی، بند چهارم از ترجیع‌بند، ص۳۰.

مطالب جدید