گلشن احباب جلد نهم - جلسه صد و بیست و دوم؛ حُسن خلق، دحوالأرض.
امروز روز بسیار شریفی است؛ روز دحوالأرض، روز ۲۵ ذیالقعده؛ یعنی روزیکه خداوند زمین را از زیر کعبه گسترانید. این روز، روز رحمت إلهی و روز برکت و نزول خیرات است.
شب دحوالأرض از معدود شبهائی است که عبادت در آن فضیلت بسیار دارد. روزه امروز نیز بسیار فضیلت دارد؛ در بعضی روایات روزه امروز را برابر با هفتاد سال روزه شمردهاند. [۱]
أمیرالمؤمنین علیهالسّلام میفرمایند: إنّ أَوَّلَ رَحْمَةٍ نَزَلَتْ مِنَ السَّمآءِ إلَی الأَرْضِ فی خَمْسٍوعِشْرینَ مِن ذیالقَعْدَةِ؛ فمَن صامَ ذَلِکَ الیَوْمَ و قامَ تِلْکَ اللَیْلَةَ فَلَهُ عِبادَةُ مِائَةِ سَنَةٍ صامَ نَهارَها و قامَ لَیْلَها.
«اوّلین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد در بیستوپنجم ذیالقعده بوده است؛ اگر کسی این روز را روزه بگیرد و شب آن را به عبادت مشغول باشد، برای او عبادت صد سال محسوب میشود؛ صد سالی که روزهای آن را روزه گرفته و شبهای آن را به عبادت مشغول بوده است.»
و أَیُّما جَماعَةٍ اجْتَمَعَتْ ذَلِکَ الیَوْمَ فی ذِکْرِ رَبِّهِم عَزَّوجَلَّ لَمیَتَفَرَّقوا حَتَّی یُعطَوْا سُؤْلَهُم. «و هر جماعتی که در این روز به یاد خداوند جمع شوند متفرّق نمیشوند مگر اینکه خداوند حاجت ایشان را برآورده میکند.»
این فقره از روایت مناسب با جلسه امروز ماست که در بهترین ساعات، در روز جمعه و روز دحوالأرض به یاد خدا جمع شدهایم؛ پس آنچه در دل دارید از خدا مسألت کنید؛ معرفت و لقاء پروردگار، آن شرابهای بهشتی که خداوند به اولیاء خودش کرامت فرموده، آن شرابهای مختوم، رحیق مختوم که سر آن بسته و مهروموم شده و خداوند آن را جز به خاصّان از اولیائش به کسی نمیدهد.
همین الآن از خداوند بخواهید و طلب کنید که إنشاءالله خداوند به رحمت واسعه خود در این روز به ما عنایت میکند؛ هم برای خودتان بخواهید و هم برای إخوان دینیتان.
اگر شراب خوری جرعهای فشان بر خاک
از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک[۲]
و یَنزِلُ فی ذَلِکَ الیَوْمِ أَلْفُ أَلْفِ رَحْمَةٍ یَضَعُ مِنها تِسْعَةًوتِسْعینَ فی حَلَقِ الذّاکِرینَ و الصّآئِمینَ فی ذَلِکَ الیَوْمِ و القآئِمینِ فی تِلْکَ اللَیْلَةِ. [۳]
«در این روز هزارهزار رحمت از جانب خداوند نازل میشود (هزارهزار یعنی یکمیلیون ولی بعید نیست که نظر حضرت به کثرت باشد، نه به عدد و شماره، و مرادشان بینهایت رحمت باشد) که نودونه قسمت آن به حلقهها و جماعاتی که به یاد خدا هستند و روزهداران در این روز و شبزندهداران در این شب نازل میشود.»
مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی میفرماید:
اعلَمْ أنّ لِهذِهِ النِّعمَةِ صورَةً و حَقیقَةً أمّا صورَتُها فهِیَ] ما[ أشارَ إلَیها فی الإقبالِ أنّ اللهَ تَبارکَوتَعالَی بَنَی فی هذا الیَومِ الأرضَ لِسُکنَی بَنیءَادَمَ و عَیشِهِ.
«نعمت دحوالارض و نصب کعبه صورت و ظاهری دارد و حقیقت وباطنی؛ أمّا صورت آن، همان چیزی است که سیّدابنطاووس در إقبال به آن اشاره فرموده که خداوند در روز دحوالأرض زمین را بنا نهاد تا بنیآدم ساکن این زمین شده و در آن زندگی کنند.»
و الأرضُ و ما فیها مِنَ النِّعَمِ حَتّی أبدانُنا و أرزاقُنا کُلُّها قَدِانْتَشَرَتْ مِمّا نَزَلَ فی هذا الیَومِ مِنَ الرَّحمَةِ، فکُلُّ نِعمَةٍ فی الدّنیا علی أجناسِها و أنواعِها و أصنافِها الّتی لایَقدِرُ علَی إحْصآئِها أحَدٌ إنّما نُزولُها و انْتِشارُها فی هذا الیَومِ.
«و زمین و نعمتهای آن حتّی بدنهای ما و رزق و روزیهائی که به ما میرسد، تمام اینها از رحمتی است که در این روز گستردهگشته و شامل حال ما شده است؛ پس هر نعمتی که در دنیا وجود دارد با هر جنس و نوع و صنفی که دارد و انسان قادر به احصاء آن نیست، نزول و انتشار تمام این نعمتها در این روز بوده است.»
سپس میفرماید: فعَلی العَبدِ المُراقِبِ لِمَولاهُ المُریدِ لِشُکرِ نِعَمِهِ، أنیَتَفَکَّر فیما یَنتَهی إلیه فِطنَتُهُ مِن نِعَمِهِ العَظیمَةِ الفاخِرَةِ، و الّتی أنعَمَ بها علَیهِ بِخَلقِ الأرضِ و ما علَیها. [۴]
«بنابراین بندهای که اهل توجّه و مراقبه است و بندهای که قصد شکر نعمتهای إلهی را دارد، باید در این روز بهقدری که میتواند تفکّرکرده، متفطّن نعمتهای عظیم و فاخری شود که خداوند با خلقت زمین و آنچه روی زمین است به او عنایت نموده است.»
خداوند او را أشرف مخلوقات و خلیفه خود قرارداده بهنحوی که توان لقاء خدا را داشته باشد! این چه نعمت عظیم و فاخری است! از این گذشته، نعمتهائی که إلیماشاءالله خداوند در اختیار انسان قرار داده است؛ وَ إِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَهِ لاَتُحْصُوهَا. [۵] «اگر نعمتهای خداوند را بشمارید نمیتوانید آن را احصا کنید.»
خداوند چقدر نعمت به انسان عنایت نموده است؛ نعمت گوش، نعمت چشم، نعمت دست، نعمت پا، همین نعمت انگشت. انسان گمان میکند این پا و دست و انگشت یک امر سادهای است!
از ارتوپِدها بپرسید که خدا در این دست چند استخوان قرار داده تا انسان بتواند دستان و انگشتان خود را کاملاً خم کند یا حرکت دهد؟! هرکدام از آنها کم شود دست انسان ناقص شده نمیتواند آن را حرکت دهد.
خدا به ما پنج انگشت داده است، اگر یکی از آنها نبود برای انسان مشکل ایجاد میشد. یا همین پا که گمان میکنید یک استخوان ممتدّ است، از استخوانهای متعدّدی تشکیل شده تا انسان بتواند به راحتی آن را بر زمین بگذارد، ولی اگر پا یک استخوان بود مثل یک چوب، چقدر حرکتکردن دشوار میشد! استخوان جمجمه و تمام اعضاء و جوارح برای راحتی انسان است.
چرا خداوند چشم را در جلوی سر قرار داده است؟! اگر شما محلّ بهتری برای چشم پیدا کردید جایزه دارید! برای انسان دو گوش و دو چشم قرار داده است تا انسان از تمام اطراف صدا را بشنود و دید انسان کامل باشد. اگر انسان یک چشم داشته باشد دید او کامل نیست.
چرا خداوند ابرو را خلق کرده است؟ آنهائی که ندارند میفهمند که ابرو چه نعمتی است؛ اگر ابرو نباشد وقتی انسان عرق میکند قطرات عرق در چشم انسان میرود و همین ابرو جلوی ریختن عرق را میگیرد.
چه حکمتهائی در تکتک این اعضا وجود دارد! اینها صنع خداوند است که بهنحو متقن، محکم و دقیق هر چیزی را خلق نموده است؛ صُنْعَ اللَهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ. [۶] «این صنع خداست که هر چیزی را متقن و محکم آفریده است.»
کسیکه وارد تفکّر در آیات إلهی شود میفهمد که اینها چیست! لذا روایت است که: تَفَکُّرُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِن قیامِ لَیْلَةٍ. [۷] و در برخی روایات آمده است: فِکْرَةُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِن عِبادَةِ سَنَةٍ. [۸] تَفَکُّرُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِن عِبادَةِ سَبْعینَ سَنَةٍ. [۹]
«یک ساعت فکرکردن بهتر از هفتاد سال عبادت است.» یعنی بهرهای که انسان میبرد بیشتر است. فکر کند در اینکه به انسان چه چیزی داده شده است؟ این امور از کجا آمده و منشأ آن چیست؟ چون هر چیزی منشأی دارد.
۱. و أنزَلَ اللهُ الرَّحمَةَ لِخَمسِ لَیالٍ بَقینَ مِن ذیالقَعدَةِ، فمَن صامَ ذلِکَ الیَومَ کانَ لَهُ کَصَومِ سَبعینَ سَنَةً. ( إقبالالأعمال، ج۲، ص۲۷)
۲. دیوانحافظ، ص۱۳۷، غزل۳۰۷.
۳. إقبالالأعمال، ج۲، ص۲۷.
۴. المراقبات، ص۳۰۷.
۵. قسمتی از آیه ۱۸، از سوره ۱۶: النّحل
۶. قسمتی از آیه ۸۸، از سوره ۲۷: النّمل.
۷. بحارالأنوار، ج۶۸، ص۳۲۰.
۸. همانمصدر، ص۳۲۶.
۹. ریاضالسّالکین، ج۳، ص۳۷۰.