گلشن احباب جلد دهم - جلسه صد و چهل و چهارم؛ شرح فقراتی از حدیث معراجیّه (۳).
رسول خدا عرضه داشت: یا رَبِّ! ما میراثُ الجوعِ؟ «میراث جوع چیست؟» قالَ: الحِکْمَةُ و حِفْظُ القَلْبِ و التَّقَرُّبُ إلَیَّ و الحُزْنُ الدّآئِمُ و خِفَّةُ المَءُونَةِ بَینَ النّاسِ و قَوْلُ الحَقِّ و لایُبالی عاشَ بِیُسْرٍ أَم بِعُسْرٍ.
فرمود: اوّلین میراث جوع حکمت است؛ یعنی قلبی که حلاوت گرسنگی را بچشد خداوند دریچه قلبش را بهسوی حکمت باز میکند.
دوم اینکه: قلب را حفظ مینماید. سوم: موجب تقرّب به من میشود. چهارم: دائماً قلب او محزون است. پنجم: خفیف المؤونه است؛ کمخرج است، آمال و آرزوئی ندارد.
بعضیها حالشان مثل این میماند که درهای آسمان باز شده و این آقا نزول إجلال کرده است، اینقدر پرتوقّع و پرخرجند! آقا ما که کسی نیستیم، ما بندهایم، فقیریم، ضعیفیم، بیچارهایم! خیلیخیلی باید کار کنیم و به عبودیّت خودمان اعتراف نمائیم.
بنده را پادشاهی نیاید
از عدم کبریائی نیاید
بندگی را خدائی نیاید
از گدا جز گدائی نیاید
من گدا من گدا من گدایم[۱]
انسان باید آناً فآناً «خدا» بگوید نه اینکه «من» بگوید.
ششم: سخن حق بر زبانش جاری میشود. و هفتم اینکه: باکی ندارد که به سختی زندگی کند یا در راحتی باشد.
۱. دیوانحاجمیرزاحبیبخراسانی، ص۵۳.